امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۵ مطلب با موضوع «ادیان» ثبت شده است

فرشتگان

فرشتگان

اثر:#خورخه_لوئیس_بورخس

🍁بچه کوهستانم. تمام دوران کودکی را در جائی زیسته ام که چراغ کوچه هایش ستاره ها و ماه بودند. خورشید که در پس کوه های غرب از دیده ندید می شدند سقف آسمان ده پر می شد از ستارگان و کهکشان راه شیری در بیشتر شب ها مخصوصا شب های بدون ماه.  ... و من هر شب در خیال خودم به آسمان و ستاره ها می رفتم و گردشگاه خیال من گاهی از کهکشان راه شیری بیرون می رفت و در منظومه خورشیدی سیر می کرد. آسمان جای خدا بود و فرشته ها و همه کسانی که از جهان زمینی رفته بودند.

🍁اولین بار که فرشته ها را به شکل تصویر دیدم زمانی بود که بابا #کتاب #کنزالحسین را خرید و آورد خانه. بابا سواد قرآنی دارد اما نمی دانم چرا آن کتاب عجیب و غریب را خریده بود. کتاب پر بود از فرشته ها با بال های متفاوت و شکل های متفاوت. جداول حروف ابجد و کلمات عجیب و غریب. همه فرشته ها و شکل ها ی کتاب عجیب و غریب بودند. بیشتر #فرشته_ها بال داشتند و برخی از اشکال آدم ها ترکیبی بود از دو حیوان و ... اسامی برخی از فرشته ها در این کتاب،  پر تکرار بودند: #میکائیل، #جبرئیل، #اسرافیل و ... بعدها این کتاب از خانه ما ربوده شد و هرگز نفهمیدیم کدام دزد آنرا برد و چه کرد.

🍁کتاب فرشتگان نوشته خورخه لوئیز بورخس را در یک #شکار_کتاب به قیمت ۶۵۰۰ تومان خریدم. همین ماه گذشته. با #بورخس از طریق خواندن یادداشت های #مارکز آشنا شدم. این کتاب را آرام تر خواندم. کتاب در واقع تالیف #احمد_اخوت است، اما بخش اول آن مربوط به بورخس است.

🍁 اگر چه فرشته ها علاقمند هستید حتما این کتاب را بخوانید. آنچه که پس از خواندن این کتاب در ته ذهن و قلب آدمی می ماند برداشت یکسان از خدا و فرشته ها در همه ادیان تاریخ بشری است. گوئی بشر در هر جای زمین که زندگی کرده، زیر بنای اندیشه هایش مثل جوهر وجودش یکسان بوده. فرشته ها موجوداتی هستند ابدی و واسط میان خدا و انسان و برای همه پدیده ها فرشته ای هست، مخصوصا فرشته های محافظ انسان. فرشته ها اوایل بال نداشتند. هاله داشتند. بعدها فرشته ها بال دار شدند. خواندن این کتاب ما را در درک برخی از اسامی و نمادها و سمبل ها و اندیشه های یکسان موجود در ادیان آشنا می سازد.

🍁برای آشنایی بیشتر داستان #فرشته_باران را برایتان از این کتاب انتخاب کرده ام.

#راحیل فرشته تازه واردی  بود. متصدی بارش باران شد‌. برای اینکه ابرها باران ببارند با پاهایش روی ابرها راه می رود. ابرها وقتی انگشت های پای راحیل روی بدنشان حرکت می کند قلقلک شان می شود و می خندند. ابرها آنقدر می خندند تا گریه شان می گیرد. از خنده ابرها به خود می پیچند که از چشم هایشان اشک می آید. اشک های ابرها به زمین می ریزد و باران قشنگی ساخته می شود.

علف ها سبزتر، درخت ها بلندتر و گل ها شاداب تر از همیشه می شوند و حیوانات دوباره آب می نوشند. همه چیز برق می زند و شاد به نظر می رسد.

اگر صدای آسمان غره شنیدید، اصلا نترسید، گاهی ابرها از ته دل می خندند. آنها دارند خوش می گذرانند و به زمین طراوت و تازگی هدیه می دهند.

#امیربرات_نیا

۱۷آبان۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 14 November 19 ، 18:18
امیر برات نیا


عرفا و شعرا عموماً درونگرا بوده و ارتباط خوبی با جهان های بیرونی ندارند.
آنها فوق العاده سعادتمندند زیرا گاهی ناخواسته الهاماتی از واقعیت برایشان متجلّی می گردد.
اما از این سعادتمندتر خواهند بود اگر بتوانند الهامات مزبور را از قوه به فعل درآورند
برونگرایان زیاد خوش اقبال نیستند چون هنگامی که به واقعیت خدائی نظر می کنند عموماً آن چنان از سلامت عقل خود نگران می شوند که بدون هیچگونه تماس مجدد عقب می نشینند.
آنان در حضور صاحبان چنین تجربیاتی که ظرفیت تحمل آنرا دارند احساس ناراحتی می کنند و چنین تجربه ای را عقب افتادگی ذهنی تصور نموده و به دیدار پزشک خود می شتابند
هنگامی که فرد با عنصر خالص واقعیت الهی سروکار پیدا می کند، کلماتی برای سخن گفتن درباره آن نمی یابد، زیرا آن از خویش خود قابل تفکیک نیست

هرکه را اسرار عشق اظهار شد
رفت یاری زآنکه محو یار شد 
شمع افروزان بِنه در آفتاب
بنگرش چون محو آن انوار شد 
نیست نور شمع هست آن نور شمع
هم نشد آثار و هم آثار شد

مولانای جان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 18 March 18 ، 09:51
امیر برات نیا

تو زمانی پاک و خالص هستی که در آگاهی محض به سر می بری.

نه خوب برای تو اهمیت دارد نه بد.

تو به هیچ وجه دو قطبی نیستی.

هرچیزی را امری الهی می شماری.

دست از مرزبندی برداشته ای.

فقط یکی بودن را می بینی.

حتی در شیطان خدا را می بینی.

در تاریکی نور را و در مرگ، ‌زندگی جاودان را.

آنگاه که روش معمول دوقطبی و دوگانه دیدن را کنار بگذاری پاک و خالص می شوی،‌زیرا دیگر هیچ چیزی نمی تواند تو را آلوده کند.

این نهایت حالت خودآگاهی است.

تو باید از تمام دوگانگیها فراتر روی: اخلاقی- غیراخلاقی،‌خوب بد، زندگی - مرگ، تابستان- زمستان.

باید از تمام اینها فراتر بروی تا بتوانی یکی بودن را ببینی.

تو می توانی یکی بودن را در میلیونها شکل ببینی.

می توانی یکی بودن را همه جا و در هر شکلی که ظاهر می شود تشخیص دهی.

این کار شدنی است.

تلاشی اندک برای بیدارتر شدن لازم است.

فقط در درون نشستن، و تماشا کردن ذهن بدون برگزیدن چیزی.

رفت و آمدها ادامه دارد.

تو در گوشه ای بی توجه و بی تفاوت نشسته ای.

آرام آرام پاکی و خلوص در تو فرود می اید.

این پاکی و خلوص عین رهایی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 18 March 18 ، 09:27
امیر برات نیا

مراقبه یعنی خالی شدن از تمام محتویات ذهن: خاطرات، تصاویر ذهنی، افکار،‌امیال، آرزوها، انتظارات، عواطف، طرح و نقشه ها.

تو باید خودت را از همه این محتویات خالی کنی.

بزرگترین روز زندگی زمانی فرا می رسد که در خود چیزی برای دور ریختن نیابی و خالی خالی باشی.

در این فضای کاملا خالی، خودآگاهی نابت را خواهی یافت.

آن فضای خالی، فقط زمانی خالیست که پای ذهن در میان نباشد و گرنه سرشار و لبریز است.

سرشار از وجود است- خالی از ذهن اما سرشار از وجود است- خالی از ذهن اما سرشار از خودآگاهی است.

پس، از واژه «‌خالی» نهراس.

بار آن منفی نیست.

فقط بارهای اضافی و به درد نخور را که بر اساس عادت قدیمی با خود حمل می کنی خالی می کند.

چیزهایی را که فقط مانع تراشی می کنند، سنگینی می آفرینند و همچون یک کوه سنگین هستند.

همین که کاملا خالی شوی، از تمام چارچوب ها رها می شوی.

به بی کرانگی آسمان می شوی.

این همان تجربه خداوندی است یا هراسم دیگری که به آن می دهی.

می توانی آنرا دارما، تائو، حقیقت یا نیروانا بنامی-

معنای همه اینها یکی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 18 March 18 ، 09:24
امیر برات نیا

فیلم کوتاه با موضوع طمع

THe Black Hole





دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 22 ثانیه


 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 22 January 18 ، 09:34
امیر برات نیا