امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جغرافیا» ثبت شده است

🔸همه ما در داشتن زمین با هم شریک هستیم
هر چقدر نیاز داری بر دار
نسبت به دیگران سخاوتمند باش.
#امیربرات_نیا
#ترجمه
۴فروردین۹۹
❄️🌷🌷🌷🌷🌷🌷❄️
@NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 27 March 20 ، 09:38
امیر برات نیا

نقد دیدگاه فضایی

  1. توجه به پدیده ها بصورت تثبیت شده نه تولید شده در حالیکه فضای اجتماعی تولید می شود.
  2. استفاده بیش از حد از ریاضی
  3. ابزار کار عدد و رقم می باشد. با استفاده از رقم ها جدول بوجود می آید. نمودار از جدول خودنمایی می کند در آخر تحلیل گویا .... روش های کمی تنها در مسیر آگاهی از واقعیت هاست نه تغییر ساخت های اجتماعی (فضای اجتماعی)... ساخت زمینه ... اساس کار است...
  4. عدم توجه به فرآیندهای اجتماعی                       تحولات جغرافیایی ناشی از ان . هر فرآیندی نتیجه ای بدنبال خواهد داشت.
  5. استفاده زیاد از روش های کمی                         ایدئو لوژی کنترل دارد.  دو مفهوم را لازم است بدانیم. یکی ارزیابی: به عمق رفته و براساس ریاضی و فرمول و آمار صحبت می کنید. دیگری : بررسی: بصورت توصیفی به همراه ریاضی و آمار.
  6. در این دیدگاه فرض می شود هر فرد یا گروه مثل ماست و یا باید باشد. گوناگونی اندیشه ها و ایدئو لوژی ها وجود ندارد.

مکتب حالت یک سیستم را دارد که رابطه بین اجزا در یک نظام  ... مکتب حکمت عملی است و ایدئولوژی حکمت نظری

  1. عدم توجه به علل پیدایش و سیر تکوینی پدیده ها
  2. بدلیل دفاع از نظم موجود مانع از ایجاد دگرگونی می شود

کورولوژی :

علم نواحی یا افتراق مکانی و تبیین و تفسیر عللی پدیده ها در مکان مشخص

همانگونه که ما نمی توانیم در زمین دو فضا را پیدا کنیم که یکسان باشند. انسان ها نیز چنین است یعنی بین انسان و محیط در مکان های مختلف افرتاق وجود دارد.

کتاب The Nature of Geography  در سال 1939 توسط ریچارد هارتشورن نوشته شد. هارتشورن: بررسی مکان، فضا، نواحی یعنی ناحیه خودش است و دو ندارد.

  • در فقضاوت هیچ گاه نباید عجله کرد.

درس مکتب های جغرافیایی 7/8/1383- دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد. دکتر علوی  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 12 March 20 ، 09:19
امیر برات نیا

مکتب های جغرافیایی

درس نامه

دکتر سید محمود علوی

تهیه و تنظیم: عبدالمطلب برات نیا

انسان در میان چه چیزهایی زندگی می کند؟

انسان در میان نمودهای «واقعی عینی» بعضی از نمودها به شکل طبیعی مورد استفاده انسان قرار می گیرد مثل: هوا، آب و چشمه. ولی گاهی، انسان آب فاضلاب را تصفیه می کند تا مورد استفاده قرار گیرد. همه نمودها برای استفاده انسان نیست. انسان باید تصحیح را در محیط جغرافیایی انجام دهند. نمودهای که پیش روی انسان بوده است، انسان آنها را تغییر داده تا مورد استفاده قرار دهد.

سوالی ممکن است به ذهن برسد که ایجاد تغییر در نمودها به چه وسیله ای امکان پذیر است؟ همه تغییر هایی که در نمودها امکان پذیر است با «فعالیت» انسانی امکان پذیر خواهد بود. بدون فعالیت ما قادر به ایجاد هیچ گونه تغییر در محیط خودمان نخواهیم بود. فعالیت ها می توانند ذهنی و یا بدنی باشد. فعالیت هایی می تواند ثمر بخش باشد که با واقعیت نمود عینی سازگار باشد که در این صورت بدون شناخت واقعیت عینی مقدور نیست. لذا شناخت نمودها مهم ترین گام است برای شروع فعالیت.

پس از این مرحله است که پی می بریم کدام مکتب دارای جنبه های مثبت و کدام جغرافیایی به رنگپوست اهمیت می دهد. در اینجا بطور خلاصه دو تعریف کوتاه از شناخت ارائه می گردد:

  1. شناخت: رابطه ایست بین اورگانیسم و عالم خارج، و اورگانیسم(organism) یعنی موجود زنده
  2. شناخت نتیجه اندیشیدن انسان است. در پی این تعریف مکتب انداموارگی، زنده گرایی مطرح می شود.

علم بیان واقعیت است. واقعیت کدام است؟ واقعیت چیزی است که به حس در بیاید و ملموس و مشهور باشد.

مجددا یاد آوری می کنیم که علم بیان واقعیت است و شناخت حاصل اندیشیدن انسان. این ها به دو شکل قابل لمس است.

صورت یا برون: مجموعه ویژگی های نسبتا ایستا و آشکار نمود است که به عنوان بیانگر آن نمود یا واقعیت بیان می شود.

محتوا: مجموعه ویژگی های نسبتا پویا و نا آشکار یک نمود است که با واسطه صورت ظاهر می شود.

انسان در میان نمودهای واقعیت عینی به سر می برد و برای اینکه باشد و بماند ناچار است نمودها را تغییر دهد. لازم به یاداوری است که برخی از نمودها به حالت طبیعی مورد استفاده انسان قرار می گیرد مثل: استنشاق هوا. آن بخشی از نمودهای واقعیت عینی را که انسان ناگزیر است تغییر دهد برای تغییر انها به فعالیت می پردازد، طبیعی است که در فعالیت های گوناگون مشاهده می شود. شکی نیست که تمام فعالیت ها مفید واقع نمی شوند بنابراین فعالیتی ثمر بخش خواهد بود که با نظام واقعیت عینی همراه باشد. این چنین فعالیتی بدون شناخت قانون های واقعیت عینی تحقق نمی پذیرد.

شناخت: رابطه ایست بین اورگانیسم و عالم خارج. شناخت نتیجه اندیشیدن است. اندیشیدن فعلی است که از انسان سر می زند. فاعل آن انسان و موضوعش واقعیت می باشد. همانگونه که روانشناسی نشان می دهد بر اثر اندیشیدن ویژگی های نمودهای عینی در مرکز سلسه اعصاب یا همان دستگاه فرماندهنده بدن منعکس می شود و به میانجی آن دستگاه در تمام فعالیت های آدمی تاثیر می گذارد.

چند نکته بطور خلاصه در ذهن داشته باشید برای مطالعه مفصل به کتاب های معرفی شده مراجعه نمایید:

  • مکتب چشم انداز ابتدا در هنر جلوه کرد و بیشتر به مناظر روستایی می پرداخت.
  • رنسانس به معنای تجدید حیات و تولد دوباره است، به وجود امدن عصر روشنایی در قرن 17 و انقلاب روستایی قرن 18.
  • در ابتدا منظور از چشم انداز ، چشم اندازهای طبیعی بود. در ابتدا کارل ریتر آلمانی مفهوم چشم انداز را وارد جغرافیا کرد. سپس دولابلاش، رایشتهوفن و کارل ساور.
  • دولابلاش :جغرافیا علم مکان است. جغرافیا علم مشاهده است.

در اینجا سوالی مطرح می شود: هدف منطق جغرافیایی چیست؟

هدف منطق جغرافیایی تحلیل مورفولوژی چشم انداز به عنوان یک پدیده فرهنگی است.

علم فضایی

در علم فضایی جغرافیا مطالعه آرایش فضایی پدیده (علم فضایی) می باشد.

فرد کورت شیفر در یک مقاله هاجمی به قوانین فراگیر یعنی پوزیتیوسیم منطقی یا همان اثبات گرایی اشاره کرد و منظور استثناء گرایی است. تاکید شیفر بر آرایش فضایی پدیده ها در حوزه معین بود نه بر خود پدیده ها .

امتیاز این دیدگاه: جغرافیا بصورت علم تکنوکراتیک، بدلیل بهره گیری از روش های کمی (ریاضی و آمار) بود و ایجاد همپوشانی با دیگر علوم.

 

برات نیا

اسفند 1398

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 March 20 ، 07:22
امیر برات نیا

ظهر زودتر خوابیدم و زودتر بیدار شدم. قبل از غروب رفتم بالای کوه تا به تماشای غروب بنشینم و با خودم خلوت کنم.

 

در بین راه به خیلی چیزها فکر ‌کردم، به زیبائی و کششی که در وجود هر زنی هست. به عشقی که در چشم هایش نهفته و آشکار است. به میلی که در مرد هست و او را وا می دارد تا در پی زن روان می کند.

 

به واژه های زیبا و عاشقانه فکر کردم. به شیطنت های خاص خودم در کودکی، در جوانی و الان. به دوست هایی که دارم، چه از نوع مجازیش و چه از نوع حقیقی اش و چه از نوع مجازی_حقیقی . به آدم هایی که به من اعتماد دارند و به رازهایی که دوستانم برای من بازگو می کنند، چون راز است هرگز نه گفته خواهد شد و نه نوشته. به قول دوستی "راز سر به مهر" در درون آدم می مانند.

 

به #تعطیلات $کرونای فکر می کنم که بی سابقه بوده، در طی ۴۳ سال گذشته هیچگاه مدرسه ها اینقدر تعطیل نبوده اند، و حالا ۴۵ روز وسط سال تعطیل شده اند و بسیاری بدون برنامه عمر خواهند گذراند.

 

آفتاب که در پشت کوه ها از جلو دیدگانم محو شد از کوه سرازیر شدم به سمت خانه. مثل همیشه کلاغ ها در مسیر بودند، دسته جمعی در آسمان و در نور طلائی خورشید بال می زدند و می رفتند تا در کنار عشق های سیاه شان یک شب عاشقانه دیگر را بگذرانند. از فردا بگویند... از روزی که گذشت...

 

تازه رسیده ام خانه. تشنه ام. چای، نوشیدنی مورد علاقه ام را خودم درست می کنم و نوش جان می کنم. می روم سراغ #یارمهربان، یار جانی، و عشق جان. این بار #خاطرات_زمستان است.

 

هر کتاب جدید مثل معشوقه جدید است. هر معشوقه ای ویژگی های خاص خودش را دارد. در هر معشوقه ای زیبایی وجود دارد که آدم باید خودش کشف کند تا از بودن با آنها لذت ببرد. زیبایی به هیچ وجه همیشه جنبه ظاهری ندارد. زیبایی، ذات زیبای هر معشوقه ای است.

 

معشوق های من کتاب های من هستند. هر کدام به نوعی زیبا و شوق آفرین هستند و هم نشینی با آنها به آدم لذت و شادی می دهد. این بار کتاب خاطرات زمستان را برای خواندن و عشق بازی انتخاب کرده ام. چند صفحه ای را می خوانم. خوبی اش این است که شوق نوشتن را در من بر می انگیزد.

 

دوباره قلم دست می گیرم و می نویسم که در اوج همه گرفتاری ها باز هم اگر عشق دیدن معشوقه اگر در جان و دل باشد عبور از همه بلایا آسان خواهد شد.

 

دوستی گفت: سکوت نکن، صدا بزن، حرف بزن هر چند فاصله ها باشد. و من از این فاصله می نویسم،:

می توان از هزاران کیلومتر ان طرف تر عاشق شد و عاشق ماند...

#امیربرات_نیا

۱۴ اسفند۱۳۹۸

💟🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💟

t.me/NasimeKhoshRZ

🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 March 20 ، 06:30
امیر برات نیا

#کرونا_و_دگراندیشی_فرهنگی
 
♦️دو هفته ای است که تعدادی از هموطنان عزیزم دچار بیماری شده اند و بسیاری از مردم هم نگران هستند. اگر همه ما خودمان را هم  در مقابل خومان و هم در برابر جان دیگران مسئول بدانیم با رعایت اصول بهداشتی ساده  می توانیم  از شیوع بیماری جلوگیری کنیم. اما آنچه که امشب دوست دارم درباره آن چند خطی بنویسم بحث #ویروس #کوید_۱۹ و دگر اندیشی فرهنگی است.
🏺دگر اندیشی معادل واژه open_mind است. شیوه نویی در اندیشیدن است. دگر اندیش کسی است که نسبت به مسایل و پدیده ها متفاوت می اندیشد. 
♦️اصل این واژه بر می گردد به انقلاب صنعتی یعنی زمانی که اروپا از سیطره حاکمیت کلیسا و روحانیون مسیحی آزاد و رها شد و عقلانیت و علم پارادایم حاکم شد. 
♦️ویروس کرونا از نظر من سبب ایجاد دگر اندیشی در بسیاری از ابعاد فرهنگی در جامعه شد. کرونا باعث تعطیلی بسیاری از مراسم های معمولی شد که همه روزه و سال ها در جامعه انجام میشد. اگر کسی قبل از آمدن ویروس کرونا به متولیان این مراسم می گفت: برگزار نکنید شما متهم به خیلی از مسایل می شدید، حتی می توان گفت: برخی مراسم ها برای بسیاری از مردم #تابو بود. امکان لغو و انجام ندادنش نبود. کرونا که آمد دگر اندیشی در همه مسایل ایجاد شد.

♦️برخی از این اندیشیدن های نو را تا جایی که حضور ذهن داشته باشم می نویسم:
🔹 عدم برگزاری مراسم عروسی و عزاداری و ختم 
🔹برگزاری کلاس های آموزشی بصورت آن لاین 
🔹تبدیل شبکه آموزش به مدرسه 
🔹تعطیلی نماز جمعه، و کلیه مراسم مذهبی
🔹ممنوعیت روبوسی و دیدارهای غیر ضروری 
🔹دست ندادن در هنگام ملاقات و تعظیم کردن 
🔹تعطیلی اجتماعات در همه جا
🔹برگزاری جلسات بصورت ویدئو کنفرانس 
🔹ارائه مطالب درسی و تهیه محتوای آموزشی توسط برخی از معلمان 
🔹انجام مسابقات ورزشی بدون تماشاگر 
🔹ضد عفونی کردن اماکن عمومی، اتوبوس ها و ادارات
🔹شستشوی مرتب دست ها و پاکیزه نگهداشتن خود و منزل و محیط کار 

♦️ خب بسیاری از این ها اگر قبلا می گفتیم نباشد چه می شود؟ به ما حمله می کردند وکلی دلیل می آوردند که نمی شود باید اجرا شود. حالا تجربه کردیم دیدم اگر نباشد و برگزار هم نشود هیچ اتفاقی در کل هستی و در زندگی ما نمز افتد. مثلا می شود ازدواج کرد و مراسم عروسی نگرفت. می شود مردگانمان را دفن کنیم و مراسم ختم نگیریم 
از کرونا می توان یادگرفت: 
زندگی ما وابسته به انجام خیلی از مراسم ها نیست.
زندگی شیرین ‌و ساده است. ویروس های ذهنی را از ذهن و عقل مان بزداییم.
زندگی وابسته به هیچ اندیشه، مراسم و مسلکی نیست. 
دلم می خواهد برخی از دگر اندیشی های ناشی از کرونا به عنوان رهاورد این ویروس عجیب در جامعه ما باقی بماند
#امیربرات_نیا 
۱۳ اسفند ۹۸ 
 t.me/NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 March 20 ، 00:31
امیر برات نیا

🔴از دیروز که خبر انتشار ویروس در کل کشور تایید شده کانال ها و گروه های مختلف را بررسی می کردم. برایم خیلی جالب بود که می دیدم در بسیاری از گروها حتی گروه هایی که اعصای ان افراد تحصیل کرده هستند راه کارهایی قرون وسطایی ارائه می دهند.
دلم می خواست برخی نمونه های این نوع اندیشه را می توانستم برایتان باز گو کنم.
اما اصل مطلب این است که در بسیاری از موارد وقتی خودمان را به نا آگاهی می زنیم می رویم سراغ کارهایی که عقلانی نیست. بدتر اینکه به دیگران هم توصیه می کنیم که حتمان این کار را انجام بدهند. در حقیقت می خواهیم معجزه کنیم یا به عبارت بهتر انتظار معجزه داریم بی آنکه شرایط آن را داشته باشیم. چون فلان عارف چنین کرده ما هم انجام بدهیم اما یادمان رفته که عطار هفت شهر عشق را گشت   ما اندر خم پس کوچه ایم.
یادمه خیلی پیش تر ها وقتی می رفتیم حرم رسانه ای در کار نبود. یک سری ادم های دلسوز بودن که دلشون به حال بقیه دائم می سوخت. این ها تشریف می آوردند حرم. لای کتاب های زیارت نامه مطلبی را می نوشتن و توصیه های عجیبی و غریبی مثل همین توصیه آخر به افراد می کردند .... ادم های نا آگاه هم که بخشی از جامعه انسانی را تشکیل می دادند و می دهند. مثلا یکی از دستورات این بود که اگر می خواهید به مرض فلان مبتلا نشوید این خواب را پشت جلد ۲۰ زیارت نامه بنویسید.
اگر کمی حوصله داشتی که ان موقع بنده داشتم سری به زیارت نامه های دیگر می زدم متوجه می شدم که تمامی کتاب های دعا و زیارت نامه ها از ان متن کذایی پر شده است.
امروز که این متن را دیدم یاد همان افراد نا آگاه افتادم. دوست عزیز بیماری مثل کرونا یک پدیده جهانی است برای کسب اطلاعات صحیح به سایت بهداشت جهانی و یا به نزدیک ترین مرکز پزشکی محله خود مراجعه کنید. یا به ادرس سایت های معتبر پزشکی ایران.
از انتشار مطالب فاقد ارزش علمی در مورد این بیماری پرهیز کنید.
به همدیگر درست کمک کنیم تا بتوانیم در این شرایط با آرامش زندگی کنیم.
#امیربرات_نیا
۵ اسفند ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 February 20 ، 08:40
امیر برات نیا

 

🔻تارکوفسکی می گوید نوستالگیا فیلم بسیار مهمی برای من است. این فیلمی است که من تلاش کردم خودم را بطور کامل در فیلم معرفی کنم.
باید بگویم که این فیلم به من ثابت کرد که سینما واقعا هنری بزرگ است و این قدرت را دارد صادقانه خواسته های غیر قابل مشاهده روح بشری را واضح بیان کند و نشان دهد.
ترجمه #امیربرات_نیا
منبع: nostalghia.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 February 20 ، 21:15
امیر برات نیا

‍ درنای عزیز
لک لک های قشنگ
پرندگان نایاب و ناب 
میهمانان سرزمین من 
از مرگ ساکت و خاموش شما دلم سخت گرفته است! 
از میزبانی بد ما 
از بی مهری آدم ها 
از نا آگاهی ما 
از اینکه با دست خودمان 
هم خودمان را می کشیم 
و هم زیبایی های خلقت را 

پرنده ای زیبا و دلربا :
شرمنده ام 
شرمنده ایم.
شرمنده ام چون شما آمده بودید 
و
هزاران کیلومتر را بال زده بودید 
به عشق بهار 
به عشق زندگی 
تا بمیرید؟
یا زندگی کنید؟

آمده بودید تا با همت ما 
و در سکوت سرد و خاموش و سمی تالاب 
ساکت بمیرید؟!
اما می دانم که شما آمده بودید 
که زود برگردید 
چون بهار در راه است
اما اینک دل تالاب غمگین است 
دل ما هم غمگین است 
بیایید یکبار دیگر بپذیریم که 
زمین خانه ماست
بیایید زمین را آلوده نکنیم 
بیایید زمین را نجات دهیم 


🔴بگذاریم میهمانان سرزمین ما 
زنده به سرزمین شان برگردند.
🔴یاد آن خاطره ای افتادم که خلبانی برای اینکه هواپیمایش به پرنده نخورد تغییر مسیر ناگهانی داد و سقوط کرد و کشته شد، افتادم. خلبان خودش را به کشتن می دهد تا پرنده ای زنده بناند و نمیرد. ما برای زنده ماندن پرندگانی که به ما پناه آورده اند چه می کنیم ؟ 
پرندگان عزیز 
ما را بخاطر نا آگاهی هایمان و آلوده کردن زیست گاه تان ببخشید.
#امیربرات_نیا 
۸ بهمن ۱۳۹۸
t.me/NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 29 January 20 ، 15:42
امیر برات نیا

 

‍ ‍ صبح دیرتر از همیشه بیدار شدم. بقیه خواب بودند. برای خودم چای نعنا دم کردم. لپ تاپ را روشن کردم و مقاله ارزشیابی تکویتی را تایپ کردم تا روز شنبه برای ویرایش بدهم دکتر حسینی. تا ۱۱ تایپ کردم. بعد لباس پوشیدم و رفتم تپه نوردی. روی تپه های نزدیک خونه هنوز برف چند روز قبل مانده بود. مسیر خلوت بود. دو تا خانم چادری یکی روی سنگ و دیگری روی زمین نشسته بودند. یکی شان تسبیح در دست داشت ذکر می گفت. بهشان سلام کردم و به راهم ادامه دادم. کلاغ های سیاه روی تپه دور هم نشسته بودند تا چشم شان به من افتاد پریدن و رفتند کمی بالاتر باز دور هم نشستند. آرام آرام مسیر قله را رفتم. گام به گام. هوا صاف و آفتابی بود. هیچ کسی در مسیر نبود. همانطور که راه می رفتم به کتاب صوتی "هیتلر" گوش می دادم. زندگی عجیبی دارد. تا رسیدم به قله دو بخش ۱۵ دقیقه ای گوش کردم. 


خواندن تاریخ و زندگی ادم هایی که تاریخ ساز بوده اند بینش سیاسی و اجتماعی عمیقی به انسان می دهد. امروز پس از گوش کردن به این بخش از کتاب یاد گرفتم کسانی که می توانند احساسات پوپولیستی را تحریک کنند قادرند بر مردم حکمرانی کنند. 
وقتی رسیدیم روی قله دیدم ان سوی بلوار نماز تعداد زیادی ماشین توقف کردن و افراد روی تپه ها قدم می زنند. من رفتم روی تخته سنگی نشستم و به منظره برف و بوته های خشک نگاه می کردم. دیدم در عین سرما و برف بعضی گیاهان سرسبز هستند و دارند با نشاط و شادی به زندگی خود ادامه می دهند.
چند دقیقه ای به اسمان شهر که امروز به لطف روشن نشدن ماشین ها پاک و تمیز بود نگاه کردم، افق تا کوه های هزار مسجد و بینالود دیده میشد‌. مسیر برگشت را به رفتار ادم ها فکر کردم. شاید شما هم تجربه کرده اید وقتی وارد جمعی می شوید که برای شما اهمیت قایل نیستند چقدر حالتان ید می شود. من همیشه با این مساله مواجه می شوم برای همین مجبور شده ام خیلی از جاها دیگر حضور پیدا نکنم.
عصر رفتم مسجد فاطمه الزهرا در خیابان فاطمیه مجلس هفتمین روز درگذشت داماد آقای ابوترابی از دوستان اماراتی بود.
امروز هم خیلی زود گذشت هر کداممان به مساله ای فکر کردیم. آیدا به اینکه چرا تعداد واحدهای داده شده کم هست شاکی بود. علی داشت تصمیم می گرفت که چه درسی را انتخاب کند. لیلیا داشت به نچسب بودن بعضی روابط فکر می کرد. و من هم چنان به آرزوهای دوران کودکیم فکر می کردم. به اینکه مادر چقدر می تواند آرزوهای ادم را بکشد و یا آدم را به آرزوهایش برساند.
یاد مادر ادیسون افتادم که وقتی ادیسون را به دلیل ضعیف بودن اخراج کردن به فرزندش چیزی گفت که او مخترع شد.
به نوشتن فکر کردم واینکه هنوز نتوانسته ام نویسنده بشوم. اما هنوز دارم تلاش می کنم به آرزویم برسم. 
برای امروز بس است.
۱۷۶ نفر در اثر اشتباه انسانی کشته شدند.
#امیربرات_نیا 
۴ بهمن ۱۳۹۸
@AmirBaratnia 
💟❤️❤️❤️❤️💟
t.me/NasimeKhoshRZ

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 January 20 ، 18:04
امیر برات نیا

 

‍  ای گل مهربان من

🍁می خواهم

قبل از آنکه امروز به پایان برسد

چند واژه را برای هزارمین بار تقدیمت می کنم

🍁می خواهم

مهربانی گل های گلدان را تقدیم دستان مهربانت کنم.

می دانم صداقت تنها جاده ای است که به عشق حقیقی منتهی می شود.

🍁می خواهم

با هم دوباره در این جاده قدم بزنیم

🍁می خواهم

دل هایمان را از عشق لبریز کنیم تا خانه دلمان پر شود از نور آفتاب عشق

🍁می خواهم

ستاره ها را توی دامن زندگی بکارم تا شب ها یمان در نور مهتاب آرام، زلال و سرشار از خوشبختی باشد.

🍁می خواهم

خودم‌‌ را تقدیم تو کنیم.

💚 ای گل مهربان من

#امیربرات_نیا

۲۰ آذر ۱۳۹۸

@AmirBaratnia

🍁نسیم خوش روزهای زندگی🍁

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 26 December 19 ، 09:21
امیر برات نیا