امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۱۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیر برات نیا» ثبت شده است

‍ زن ها چه می خواهند؟
این سوالی است که ممکن است برای خیلی از شما ها پیش آمده باشد. بطور خیلی خلاصه چند راز را برایتان می نویسم. انیدپارم مورد استفاده قرار بگیرد و باعث استحکام روابط عادی و یا عاشقانه تان شود.
۱. زنان عاشق مردانی می شوند که آنها را درک کنند، مخصوصا وقتی زن ها ناراحت و غمگین هستند. در این مواقع زنان دپست دارند شما بروید کنارشان و دست هایتان را دور گردنشان بیاندازید، دست شان را بگیرد و نپازش شان کنید. دلداریشان بدهید. مراقبت کردن روشی قوی برای عاشق نگه داشتن زنان هست.

۲. موقع عشق ورزی بسیاری از زنان دوست دارند نقش مردانه را ایفا کنند. به این نکته توجه داشته باشید که یک زنان می تواند بسیاری از کارها را خودش انجام دهد، و نیازی به مرد ندارد. نکته مهم این است که شما باید به رفتار او توجه کنید اگر دید در هنگام انجام کاری دچار شک و تردید هست معنای آن این است که در این موقع شما مثل یک آدم متشخص آن کار را برایش انجام دهید. مثلا در ورودی ساختمان را برایش باز کنید و بگویید بفرمایید، اول شما.

۳.لباس خوب بپوشید تا زن ها عاشق تان شوند. برای زن ها لباس پوشیدن شما بسیار مهم است، سعی کنید بفهمید او از چه نوع لباسی خوشش می آید. همان را به تن کنید.

۴. مردانی که به رنگ قرمز علاقه دارند، دختران را جذب می کنند.
این موضوع در آزمون های روانشناسی معبتر بدست آمده است و رنگ قرمز یک رنگ زنانه نیست. مطالعات نشان می دهد که رنگ قرمز مردها را برای زنان جذاب تر، قوی تر و خواستنی می نماید. به این نکته توجه کنید که رنگ قرمز به هیچ وجه مردان را مهربان تر و خوب تر نمی کند. رنگ قرمز جزیی از وجود مردانه شماست.


۵. هیچ چیزی مثل مردی که دلش می خواهد مرد بهتری بشود نمی تواند قلب یک زن را تسخیر کند. زن ها رشد شخصی را دوست دارند. آنها عاشق مردی می شوند که احساسی و متفکر باشند. این مساله وقتی نمود پیدا می کند که مردش عیبی را در خود تشخیص بدهد. به عنوان مثال نقص کوچک، یا کج خلقی بعد از پایان کار.. زنی وقتی بفهمد که مردش تلاش می کند تا این عیب ها را بخاطر او رفع کند عشقش بیشتر می شود.

۶. یعی نکنید دنیای زن ها را تعمیر کنید و یا درست کنید. وقتی مساله ای باعث رنجش زن می شود او به گوش های شما نیاز دارد نه به نصیحت های شما. مردها چون ذهن شان حل محور است و همیشه دوست دارند تا مشکلی را حل کنند در این گونه مواقع هم حس می کنند باید مشکل زن را حل کنند. «اما برای یک زن گوش کردن به حرف هایش بسیار مهم است، قوی ترین چیزی که رابطه بین یک زن و مرد را عمیق می کند گوش کردن مرد به حرف های زن است.

۷. سر تکان دادن کافی نیست.
گوش دادن به صحبت های زن خیلی مهم است، اما مهم تر این است که او دوست دارد که بداند کاملا شنیده می شود. وقتی زن حرف می زند حرفش را قطع نکنید با تکان دادن سر حرف هایش را تایید کنید. وقتی حرف هایش را خودش قطع می کند او این فرصت را به شما می دهد تا با مهربانی جوابش را بدهید. اگر زن به شما می گوید که او غمگین است چون رئیسش بهش سخت گیری کرده، او در واقع دوست دارید جمله ای شبیه این بشنود؛ من متاسفم که کاری این چنینی امروز باعث دلخوریت شده.

۸.قرار ملاقات بیرون از خانه
 قبل از داشتن روابط جنسی، سه وعده ملاقات در بیرون از خانه لازم است. وقتی زنی شما را به اتاق خواب دعوت می کند دوست ندارد وقت خاصی را تعیین کند. با یک حساب سرانگشتی قبل از داشتن رابطه جنسی دو ماه رابطه صمیمانه لازم است.

۹. زنان مسیر آهسته را دوست دارند.
اغلب مردان سریع ترین مسیر را برای انجام مسایل جنسی انتخاب می کنند. زنان به مسایل جنسی علاقمند هستند اما روش متفاوتی دارند. زنان دوست دارند درک شوند، آنها می خواهند عشق بازی کنند. این یعنی اینکه برای مقدمه انها دوست دارند صحبت کنند و مورد نوازش قرار بگیرند.


۱۰ .از اینکه درباره روابط صحبت کنید نترسید
وقتی زن شما می خواهد درباره روابط صحبت کند، معنی آن این نیست که شما کار اشتباهی انجام می دهید.

۱۱. به چشم های زن تان نگاه کنید
وقتی کنار او می نشینید احساس آرامش می کنید، بویژه وقتی که به چهره او نگاه می کنید.

امیر برات نیا


🔹❤️❤️❤️❤️❤️❤️🔹
t.me/NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 27 March 20 ، 09:51
امیر برات نیا

🔸همه ما در داشتن زمین با هم شریک هستیم
هر چقدر نیاز داری بر دار
نسبت به دیگران سخاوتمند باش.
#امیربرات_نیا
#ترجمه
۴فروردین۹۹
❄️🌷🌷🌷🌷🌷🌷❄️
@NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 27 March 20 ، 09:38
امیر برات نیا

#داستان_ازدواج

🔹لذت بهار به بارش و باران است و روئیدن گل و سبزه و تازه شدن طبیعت و شسته شدن درختان. لذت در خانه ماندن در روزهای بارانی نشستن پشت پنجره و چشم دوختن به افق دور دست و تماشای ابرها و تغییر حالت آنها در هر لحظه از زمان.

🔹زیبایی واقعی زندگی در عدم ثبات و تغییر پذیری دائم آن است، زندگی در هیچ روزی مثل روز قبل نیست و با آن تفاوت دارد، گاهی کم گاهی زیاد، گاهی از زمین تا آسمان.

🔹یک روز تا چشم باز می کنی می بینی عاشق شده ای و یک روز وقتی چشم باز می کنی می بینی رابطه عاشقانه ات به پایان نزدیک شده است.

🔹در یک روز بارانی به تماشای فیلم سینمائی Marriage Story ساخته نوآ بامباک نشستم. دعوت می کنم این فیلم سینمائی زیبا را ببینید. اولین پارادوکس فیلم در عنوان فیلم خودش را نشان می دهد، اگرچه فیلم درباره طلاق است اما عنوانش داستان ازدواج است. شاید به این دلیل باشد که تا ازدواجی در کار نباشد طلاقی هم صورت نمی گیرد.

خلاصه داستان این است:

🔸چارلی کارگردان موفق تئاتر در نیویورک است. همسرش نیکول بازیگر سینماست که بخاطر همسرش بازی در سینما را کنار گذاشته و به تئاتر روی آورده است. نیکول در یک کار مشترک عاشق چارلی می شود. اینک بعد از ده سال زندگی مشترک و با داشتن یک فرزند آنها تصمیم به جدایی می گیرند.

🔸قصد ندارم درباره ویژگی های فنی فیلم صحبتی کنم، چون تخصصی ندارم بلکه می خواهم چند جمله که از فیلم برای خودم در ذهنم مانده و در واقع چیزهایی که از فیلم یاد گرفته ام را با شما به اشتراک بگذارم. بعد از تماشای فیلم یادمان خواهد ماند:

🔸شجاعت جنگیدن در زندگی را داشته باش، حتی اگر ته مانده ای از وجودمان در یک رابطه باقی مانده است تلاش کنیم ته مانده خودمان را از له شدن و اضمحلال نجات  دهیم.

🔸اگر چیزی را برای کسی می نویسیم شجاعت این را داشته باشیم که نوشته های خودمان را با صدای بلند برای کسی که دوستش داریم بخوانیم.

🔸همه چیز زندگی شاید در دستان ما نباشد اما مقدار زیادی در دست ماست؛ این که چه تصمیمی می گیریم مهم است. امروزمان پی آمد تصمیم های دیروزمان است. روزیکه عاشق شدیم را همیشه یادمان باشد، روزیکه گفتیم دوستت دارم و ...

🔸در زندگی و مشکلات معمولا مثلث کارپمن (ناجی، جلاد، قربانی) ایجاد می شود. اینکه جای ما در کجای این مثلث است مهم است اما هر کجای این مثلث که باشیم معیوب است. بدترین جای که می توانیم انتخاب کنیم جایگاه قربانی است، شاید مهم ترین مزیت قربانی بودن در زندگی عدم مسئولیت پذیری و تحمل فشار ناکارآمدی خود بر دوش دیگران است.

🔸🔸اگر زندگی مال ماست و ما سهمی در زندگی داریم ، برای داشتن و حفظ سهم خودمان تلاش کنیم تا نه آزارگر باشیم و نه قربانی. به موقع حرف بزنیم و از خودمان و خواسته هایمان خوب دفاع کنیم.

#امیربرات_نیا
۳فروردین۹۹
t.me/nasimeKhRZ
♦️🌸🌹🌸🌹🌸🌹♦️

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 27 March 20 ، 09:34
امیر برات نیا

هر چیزی اسمی دارد. هر اسم یک کلمه است. کلمه نمود ذهنی هر واقعیت است. هر کلمه ای قدرتی دارد در حد خودش و برخی از واژه ها قدرت فوق العاده ای دارند. همه ما به این راز آگاهیم. اما در عمل آنرا نادیده می گیریم. معجزه واژه ها در شرایط سخت بهتر قابل درک است. شرایطی که تک واژه هایی می تواند حال آدم را خوب کند و تک واژه ها حال آدم را بد می کند.
در شرایط کنونی انتظار معجزه، انتظار سختی باشد اما در این روزها معجزه گرانی هستند که برای زنده ماندن ما تلاش می کنند هر روز به ما یادآوری می کنند که با رعایت چند نکته می توانیم طلوع فردا را ببینیم اما چرا ما نمی خواهیم این درس های ساده را رعایت کنیم.
بیایید به سه واژه مهم و آمار مربوط به آن توجه کنیم:
مبتلایان، بهبودیافتگان، فوتی ها ♦️ به درس های معجزه گران توجه کنیم.
روزها گذشته است اما هنوز عده ای حال دل مردم را خراب می کنند. بیایید معجزه گر زندگی خودمان باشیم. بیاموزیم زندگی هدیه بی بدیل خداست، با سهل انگاری آنرا از دست ندهیم.
پ.ن: فیلم معجزه گر
پ.ن: هنوز داروخانه محله ما ماسک ساده ندارد.
اما امید در دلم زنده است، ما مقاوم هستیم و اگر به معجزه گران سلامت گوش جان بدهیم.
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#امیربرات_نیا
۲۰ اسفند ۱۳۹۸

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 March 20 ، 09:13
امیر برات نیا

🌸تو زیباترین
رنگ
رنگین کمان
آرزوهای منی
سبز
زرد
آبی
نیِلی
قرمز
تو رنگ عشقی
در اسمان رویایی من
#امیربرات_نیا
http://baratnia.ir
🌸🌸🌸🌸🌸🌸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 14 March 20 ، 08:37
امیر برات نیا

#دستاتو_تمییز_بشور

 

بابا بزرگ من نه درس خوانده بود و نه مدرسه رفته بود. در دل طبیعت بزرگ شده بود. در طبیعت زندگی می کرد و زبان طبیعت را خوب یاد داشت.

تا جایی که یادم می اید در خانه اش مواد شوینده یافت نمی شد یا حداقل من هیچوقت ندیدم. هیچوقت دکتر نمی رفت. تا سال آخر عمرش مریض نشد.

 

من چند سالی در خانه پدربزرگم که تنها بود زندگی کردم، دور از پدر و مادرم. پدر بزرگ بعد از مرگ "آغچه خانم" مادر بزرگم، هرگز ازدواج نکرد و به هیچ زنی هم نگاه نکرد. بابا بزرگ من در جوانی عاشق آغچه خانم شد. آغچه خانم اون موقع شوهرش مرده بود و دوتا بچه یتیم داشت، آغچه خانم همسر دوم شوهرش بود. وقتی همه فهمیدند که پدر بزرگ عاشق آغچه خانم شده دو گروه شدند، عده ای تلاش کردند تا او را از این کار منصرف کنند. و عده ای تلاش کردند این عشق به سرانجام برسد.

 

 گروه اول تهدید کردند که مراسم عروسی برگزار نخواهند کرد و حتی او را کتک زدند. عشق پدر بزرگ عمیق تر از این حرف ها بود که با تهدید و ارعاب بخواهد کنار بکشد. همه چیز را به جان خرید و پای عشقش ایستاد. بدون مراسم، زندگی زیر یک سقف را آغاز کرد.

در این میان همسر اول شوهر اول آغچه خانم محبت کرد و مسئولیت بزرگ کردن بچه های آغچه خانم را قبول کرد تا آغچه خانم  هم به عشق خودش برسد.

 

بگذریم. می خواستم راجع به چند دستور ساده زندگی بابا بزرگ برایتان بنویسم که ذهنم رفت سمت عشق بازی پدر بزرگم. هر وقت اسم آغچه را می بردم و می پرسیدیم چی شد که عاشق مادر بزرگم شدی؟

پدر بزرگ از ته دل می خندید. از خوشحالی فقط می خندید، شادیش را می شد در عمق چشمان قشنگ دید. آغچه خانم برایش هم عشق بود هم شادی بود هم زندگی بود. آغچه خانم برای پدر بزرگ همه چیز بود.

 

در اون چند سالی که من و پدر بزرگم تنهایی زندگی می کردیم چند دستور بهداشتی داشت که من باید رعایت می کردم. منم همیشه رعایت می کردم. هنوز که هنوز است هم دارم رعایت می کنم.

دستور اول: هر وقت از بیرون وارد خانه می شدم باید دست ها و صورتم را تمییز می شستم با اب خالی. روی کلمه تمییز خیلی اصرار داشت. و باید تمییز دست ها شسته می شد. تخطی از شستن یعنی نان و چای و خوردنی ممنوع بود و نمی داد. برای زنده ماندن و سالم ماندن من بدون پزشک روی این اصل پافشاری داشت. من هم همیشه رعایت می کردم.

 

دستور دوم: کوتاه کردن ناخن ها در هر هفته بود. فرار ممکن نبود. خودش برایم این کار را می کرد. ناخن گیر هم نداشت با چاقو همیشه ناخن ها را کوتاه می کرد.

 

دستور سوم: کوتاه کردن موها بود. برای این کار می رفت پیش استای سلمانی.

 

تنها مریضی که یادم هست می گرفتم سرما خوردگی بود. بابا بزرگ داروی تلخی داشت که درمان سرفه و سرما خوردگی بود. به اندازه یک عدس تهیه می کرد. از نوع نابش. در نعلبکی و با کمی چای حل می کرد و می داد من می خوردم.

چند ساعت بعد حالم خوب خوب می شد.

 

این روزها برای مبارزه و جلوگیری از ورود #ویروس خطرناک #کرونا #سازمان_بهداشت_جهانی و همه پزشکان و متخصصان داخلی و عفونی همان دستور شماره یک بابا بزرگ مرا توصیه می کنند #دست_هایتان_را_تمییز_بشویید.

 

حالا راز ۹۶ سال زندگی بدون مراجعه به پزشک را خوب می فهمم. و این دستور العمل را خوب درک می کنم.

دلم می خواهد هموطنان عزیز دست هایشان را تمییز بشویند.

#امیربرات_نیا

۱۷ اسفند ۹۸

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻

t.me/NasimeKhoshRZ

🔸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🔸

http://baratnia.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 14 March 20 ، 07:31
امیر برات نیا

 

#درخانه_بمانیم
دیروز جمعه بود. صبح زود بیدار شدم و مثل همه روزها یک چند تا کار تکراری انجام دادم. وضو گرفتم. نمازخوندم. چای درست کردم. نشستم پشت میز . داشتم برای روز جمعه برنامه ریزی می کردم . تصمیم های که گرفتم این بود. سر صبح گفتم دو ساعت کتاب بخونم. بعد تا یازده یادداشت های قبلی رو تایپ کنم . بعد به کار سایت برسم. بعد فیلم ببینم. نهار بخورم. کمی استراحت کنم . عصر بروم پیاده روی. وقتی برگشتم. چای عصرانه نوش جان کنم. مجدد بروم سراغ کتاب. از هشت شب هم تا اخر شب در کنار خانواده باشم.
برای خودم چای ریختم و نشستم روی مبل و کتاب "خاطرات زمستان" را باز کردم و شروع کردم به خواندن. چند صفحه ای که خواندم رضا زنگ زد. بعد از حال و احوال گفت: داداش میایید برای توزیع یا بسته بندی حبوبات و مواد غذایی امروز برویم #سپاه_سازندگی؟
کمی فکر کردم و گفتم باشه. کی و کجا باید بیایم.
گفت: منتظر باشید میایم دنبالتون.

چند صفحه دیگه از کتاب رو خوندم. صبحانه مختصر، کوکوی سبزی و گوجه فرنگی خوردم. مسواک زدم. لباس پوشیدم. ماسک نو برداشتم. البته فقط یک ماسک نو دیگه دارم برای مواقع اضطراری. دستکش یکبار مصرف هم برداشتم. تلاش می کنم. هم به #ویروس #کرونا آلوده نشم و خدایی نکرده دیگران را آلوده نکنم.
مجدد رضا زنگ زد و گفت من جلو آپارتمان منتظرم. اباس پوشیدم و زدم بیرون.
تو ماشین عقیل پشت نشسته بود. دست ندادم و بعد از سلام و علیک راه افتادیم.
ادرسی که داده بودند وکیل آباد ۶۳ بود. نیم ساعتی معطل شدیم تا #حسن_نارویی زنگ زد و ما به مقصد دیگری حرکت کردیم.
وقتی رسیدیم به محل دنبال تابلوی #سپاه_سازندگی  بودیم. پیدایش کردم. نگهبان آمد جلو. برایش مختصر گفتیم و وارد شدیم.
محوطه ی بزرگ و خلوتی بود. سمت چپ سالن و سمت راست اتاق های اداری. همه ساده. کسی که کلید محل کار را داشت نیامده بود. منتظر ماندیم. چیزی حدود نیم ساعت.
نه   نیم وارد سالن شدیم. حدود ۱۰۰ متر فضا بود. کیسه های نخود، لوبیا، لپه، عدس و سویا. همه درجه یک   مارک های معروف.
تعداد نفرات حدود ۱۵ نفر. به سه گروه تقسیم شدیم. مشخص شد امروز باید کار بسته بندی انجام دهیم. یک ساعت بعد اقا حسن چای آورد و بعد هم صبحانه ساده، نان سنگگ و پنیر. چند لقمه منم خوردم. محمد هم در هنگام صبحانه به گروه اضافه شد و کار سرعت پیدا کرد. تا اذان کار کردیم. نماز را به جماعت برگزار کردیم. شیخ ما نماز ظهر را بار اول سه رکعت خواند و مجبور شدیم نماز ظهر را دوباره بخوانیم ولی اینبار چهار رکعتی.
بعد از تا یک و نیم کار بسته بندی ادامه یافت.
نهار اوردند، سوپ و قرمه سبزی و پلو. نهار را در نماز خانه خوردیم. کمی استراحت کردیم. من چرتی زدم. بعد از نهار کار بسته بندی ادامه یافت سه هزار بسته نخود و سه هزار بسته لوبیا آماده شد. بقیه اقلام ماند برای فردا و برای ادم های اهل خیر بعدی .
چهار دست و صورت را شستیم و از گروه بچه های سپاه سازندگی #سپاه_امام_رضا خداحافظی کردیم. برگشتیم خونه.
برای رعایت مسایل بهداشتی فوری لباس ها را تعویض کردم و دوش گرفتم. واقعا خسته شده بودم. کمی استراحت کردم. وقتی بیدار شدم. نماز مغرب را گفته بودند.
سر شب رفتم بیرون   چند خرید کوچک انجام دادم. شب اخبار را پیگیری کردم. خیلی تعجب کردم چرا سرعت انتشار اینقدر در کشور زیاد شده. چرا مردم درخواست های عاجزانه #وزیر_بهداشت  نا دیده می گیرند. چرا برخی نمی خواهند مسئولیت خود را در قبال این ویروس بپذیرند. از اینکه شنیدم برخی استان ها مسافران را راه نمی دهند خوشحال شدم. ولی باز نارحتم چرا ما باید برای هرکاری اجبار بالای سرمان باشد . جوابش البته مشخص است، کمی فکر کنید. ما کار تیمی بلد نیستیم. پزشک عمومی ما دو میلیون ماسک انبار می کند. قسم نامه بقراط خورده. عده ای از پزشکان عزیز شبانه روز دارن زحمت می کشند و برخی ....
امروز این فرصت فرهم هست تا هم خودمان و هم بچه هایمان یک کار تیمی انجام دهیم و با مشارکت و خود کنترلی #زنجیره #کوید_۱۹ را بشکنیم.
بیایید با هم برای زنده ماندن خودمان، کسانی که دوستشان داریم با هم و هماهنگ یک ماه در خانه زندگی کنیم.
اگر همت کنیم #کرونا_را_شکست_میدهیم.
#امیربرات_نیا
۱۶ اسفند ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 14 March 20 ، 07:01
امیر برات نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 14 March 20 ، 06:47
امیر برات نیا



🔴درس امروز:
🔻💴💰💴
سود کردن بدون ریسک، تجربه کردن بدون خطر، پاداش گرفتن بدون تلاش ، به این می ماند که بدون این که متولد شوید، انتظار زندگی کردن داشته باشید.
#برایان_تریسی
www.baratnia.ir
@NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 March 20 ، 06:45
امیر برات نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 March 20 ، 06:41
امیر برات نیا