امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جغرافیدان» ثبت شده است

نقد دیدگاه فضایی

  1. توجه به پدیده ها بصورت تثبیت شده نه تولید شده در حالیکه فضای اجتماعی تولید می شود.
  2. استفاده بیش از حد از ریاضی
  3. ابزار کار عدد و رقم می باشد. با استفاده از رقم ها جدول بوجود می آید. نمودار از جدول خودنمایی می کند در آخر تحلیل گویا .... روش های کمی تنها در مسیر آگاهی از واقعیت هاست نه تغییر ساخت های اجتماعی (فضای اجتماعی)... ساخت زمینه ... اساس کار است...
  4. عدم توجه به فرآیندهای اجتماعی                       تحولات جغرافیایی ناشی از ان . هر فرآیندی نتیجه ای بدنبال خواهد داشت.
  5. استفاده زیاد از روش های کمی                         ایدئو لوژی کنترل دارد.  دو مفهوم را لازم است بدانیم. یکی ارزیابی: به عمق رفته و براساس ریاضی و فرمول و آمار صحبت می کنید. دیگری : بررسی: بصورت توصیفی به همراه ریاضی و آمار.
  6. در این دیدگاه فرض می شود هر فرد یا گروه مثل ماست و یا باید باشد. گوناگونی اندیشه ها و ایدئو لوژی ها وجود ندارد.

مکتب حالت یک سیستم را دارد که رابطه بین اجزا در یک نظام  ... مکتب حکمت عملی است و ایدئولوژی حکمت نظری

  1. عدم توجه به علل پیدایش و سیر تکوینی پدیده ها
  2. بدلیل دفاع از نظم موجود مانع از ایجاد دگرگونی می شود

کورولوژی :

علم نواحی یا افتراق مکانی و تبیین و تفسیر عللی پدیده ها در مکان مشخص

همانگونه که ما نمی توانیم در زمین دو فضا را پیدا کنیم که یکسان باشند. انسان ها نیز چنین است یعنی بین انسان و محیط در مکان های مختلف افرتاق وجود دارد.

کتاب The Nature of Geography  در سال 1939 توسط ریچارد هارتشورن نوشته شد. هارتشورن: بررسی مکان، فضا، نواحی یعنی ناحیه خودش است و دو ندارد.

  • در فقضاوت هیچ گاه نباید عجله کرد.

درس مکتب های جغرافیایی 7/8/1383- دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد. دکتر علوی  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 12 March 20 ، 09:19
امیر برات نیا

مکتب های جغرافیایی

درس نامه

دکتر سید محمود علوی

تهیه و تنظیم: عبدالمطلب برات نیا

انسان در میان چه چیزهایی زندگی می کند؟

انسان در میان نمودهای «واقعی عینی» بعضی از نمودها به شکل طبیعی مورد استفاده انسان قرار می گیرد مثل: هوا، آب و چشمه. ولی گاهی، انسان آب فاضلاب را تصفیه می کند تا مورد استفاده قرار گیرد. همه نمودها برای استفاده انسان نیست. انسان باید تصحیح را در محیط جغرافیایی انجام دهند. نمودهای که پیش روی انسان بوده است، انسان آنها را تغییر داده تا مورد استفاده قرار دهد.

سوالی ممکن است به ذهن برسد که ایجاد تغییر در نمودها به چه وسیله ای امکان پذیر است؟ همه تغییر هایی که در نمودها امکان پذیر است با «فعالیت» انسانی امکان پذیر خواهد بود. بدون فعالیت ما قادر به ایجاد هیچ گونه تغییر در محیط خودمان نخواهیم بود. فعالیت ها می توانند ذهنی و یا بدنی باشد. فعالیت هایی می تواند ثمر بخش باشد که با واقعیت نمود عینی سازگار باشد که در این صورت بدون شناخت واقعیت عینی مقدور نیست. لذا شناخت نمودها مهم ترین گام است برای شروع فعالیت.

پس از این مرحله است که پی می بریم کدام مکتب دارای جنبه های مثبت و کدام جغرافیایی به رنگپوست اهمیت می دهد. در اینجا بطور خلاصه دو تعریف کوتاه از شناخت ارائه می گردد:

  1. شناخت: رابطه ایست بین اورگانیسم و عالم خارج، و اورگانیسم(organism) یعنی موجود زنده
  2. شناخت نتیجه اندیشیدن انسان است. در پی این تعریف مکتب انداموارگی، زنده گرایی مطرح می شود.

علم بیان واقعیت است. واقعیت کدام است؟ واقعیت چیزی است که به حس در بیاید و ملموس و مشهور باشد.

مجددا یاد آوری می کنیم که علم بیان واقعیت است و شناخت حاصل اندیشیدن انسان. این ها به دو شکل قابل لمس است.

صورت یا برون: مجموعه ویژگی های نسبتا ایستا و آشکار نمود است که به عنوان بیانگر آن نمود یا واقعیت بیان می شود.

محتوا: مجموعه ویژگی های نسبتا پویا و نا آشکار یک نمود است که با واسطه صورت ظاهر می شود.

انسان در میان نمودهای واقعیت عینی به سر می برد و برای اینکه باشد و بماند ناچار است نمودها را تغییر دهد. لازم به یاداوری است که برخی از نمودها به حالت طبیعی مورد استفاده انسان قرار می گیرد مثل: استنشاق هوا. آن بخشی از نمودهای واقعیت عینی را که انسان ناگزیر است تغییر دهد برای تغییر انها به فعالیت می پردازد، طبیعی است که در فعالیت های گوناگون مشاهده می شود. شکی نیست که تمام فعالیت ها مفید واقع نمی شوند بنابراین فعالیتی ثمر بخش خواهد بود که با نظام واقعیت عینی همراه باشد. این چنین فعالیتی بدون شناخت قانون های واقعیت عینی تحقق نمی پذیرد.

شناخت: رابطه ایست بین اورگانیسم و عالم خارج. شناخت نتیجه اندیشیدن است. اندیشیدن فعلی است که از انسان سر می زند. فاعل آن انسان و موضوعش واقعیت می باشد. همانگونه که روانشناسی نشان می دهد بر اثر اندیشیدن ویژگی های نمودهای عینی در مرکز سلسه اعصاب یا همان دستگاه فرماندهنده بدن منعکس می شود و به میانجی آن دستگاه در تمام فعالیت های آدمی تاثیر می گذارد.

چند نکته بطور خلاصه در ذهن داشته باشید برای مطالعه مفصل به کتاب های معرفی شده مراجعه نمایید:

  • مکتب چشم انداز ابتدا در هنر جلوه کرد و بیشتر به مناظر روستایی می پرداخت.
  • رنسانس به معنای تجدید حیات و تولد دوباره است، به وجود امدن عصر روشنایی در قرن 17 و انقلاب روستایی قرن 18.
  • در ابتدا منظور از چشم انداز ، چشم اندازهای طبیعی بود. در ابتدا کارل ریتر آلمانی مفهوم چشم انداز را وارد جغرافیا کرد. سپس دولابلاش، رایشتهوفن و کارل ساور.
  • دولابلاش :جغرافیا علم مکان است. جغرافیا علم مشاهده است.

در اینجا سوالی مطرح می شود: هدف منطق جغرافیایی چیست؟

هدف منطق جغرافیایی تحلیل مورفولوژی چشم انداز به عنوان یک پدیده فرهنگی است.

علم فضایی

در علم فضایی جغرافیا مطالعه آرایش فضایی پدیده (علم فضایی) می باشد.

فرد کورت شیفر در یک مقاله هاجمی به قوانین فراگیر یعنی پوزیتیوسیم منطقی یا همان اثبات گرایی اشاره کرد و منظور استثناء گرایی است. تاکید شیفر بر آرایش فضایی پدیده ها در حوزه معین بود نه بر خود پدیده ها .

امتیاز این دیدگاه: جغرافیا بصورت علم تکنوکراتیک، بدلیل بهره گیری از روش های کمی (ریاضی و آمار) بود و ایجاد همپوشانی با دیگر علوم.

 

برات نیا

اسفند 1398

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 March 20 ، 07:22
امیر برات نیا



🔴درس امروز:
🔻💴💰💴
سود کردن بدون ریسک، تجربه کردن بدون خطر، پاداش گرفتن بدون تلاش ، به این می ماند که بدون این که متولد شوید، انتظار زندگی کردن داشته باشید.
#برایان_تریسی
www.baratnia.ir
@NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 March 20 ، 06:45
امیر برات نیا

لابه لای واژه ها همیشه حرف هایی پنهان می ماند. حتی در ساده ترین واژه ها و حتی در کوتاه ترین گذاره ها. مثلا حتی در خداحافظی، یا وقتی می شنویم کسی می گوید: دوستت دارم.

مثل خداحافظی دوستی که هر دو می دانیم دیگر  هیچوقت همدیگر را نمی بینیم. این ندیدن درون آن خداحافظی جا می ماند.  یا وقتی می شنویم کسی می گوید: دوستت دارم،  تا چه حدی و تا کجا و تحت چه شرایطی دوست دارد!

واژه ها، آرام و ساکتند اما دنیای ما با واژه ها ساخته میشود، درست وقتی که مادر رو به صورت فرزندش می کند و می گوید: آقوووو و کودک می خندد و درک این آقووو و آن خنده کار ساده ای است اما حرف های پنهان میان آن دو تا ابدیتی نا نوشته پنهان می ماند.

واژه ها بیان گر احساس می توانند باشند و می توانند دروغی آشکار باشند برای پنهان کردن بخشی از یک حقیقت و یا همه حقیقت. آنان که بر مسند قدرت هستند خوب می دانند که چگونه حقیقت ها را می توانند در پشت واژه ها پنهان نگه دارند و شکارچیان عشق هم خوب بلدند عشق نداشته شان را با واژه ها به دروغ، عشق نشان دهند.

آیا کسی هست که بداند و بفهمد کلام ساده و روان آدم هایی را که از واژه ها به زلالی و پاکی  دل شان استفاده می کنند. این آدم ها ممکن است بلد نباشند بگویند دوستت دارم اما یاد دارند با حضور در تنهایی شما دلتان را شاد کنند و حالتان را خوب. اینان وقتی با شما حرف می زنند احساس امنیت می کنید. نگران هیچ واژه ای نیستید. این ها دوستان جانی هستند و باید قدر دانست و به قول دوستی بالای سر نشاند.

گاهی واژه ها آدم ها را از هم دور می کند. آدم ها را دلگیر می کند. گاهی تک واژه ای امید و زندگی  را در تمام هستی آدم جاری می سازد. مثل حرفی که دکتر یزدچیان سال ۱۳۷۰ به من زد و گفت" مردنی نیستی برو زندگی کن."

و من همه لحظه هایم را زندگی کردم برای اینکه جزو مردگان نباشم و زنده باشم.

این روزها که هراس و دلهره ناخواسته در روح جامعه دارد نفوذ می کند باید اندیشمندان و فرهیختگان واژه بپاشند در ذهن آدم ها تا جان و دلشان و روح و روانشان پژمرده نشود. امید باید پاشید به سفره دل ها.

بپذیریم که واژه ها دل آدم را آرام و مطمئن می کنند چون تک تک شان دارای قدرت، انرژی و روح هستند.

بهار پشت در است خانه های دلتان را آب و جارو کنید و سفره هفت سین تان را بیارایید که مهمان زیبا و خوش رنگ و خوش بویی در راه است.

دوستی و محبت را زلال و شفاف در طبق اخلاق بگذاریم و به هم هدیه دهیم.

#امیربرات_نیا

۸ اسفند۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 March 20 ، 23:47
امیر برات نیا

تو در جان من لانه کرده ای!

نه شاید بهتر باشد بگویم :

تو در من ریشه کرده ای

و

هر لحظه در قلبم تکثیر می شوی

گلستانی از حضورت در درونم برپا شده

ای گلستان دلم

بهاری باش و بمان

#امیربرات_نیا

۶ اسفند ۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 February 20 ، 09:00
امیر برات نیا

دکتر علوی برنامه ی کار کلاس را به شرح زیر اعلام کرد و ما نوشتیم تا با روش ارزشیابی درس #مکتب_های_جغرافیایی اشنا شویم.

♦️چهار موضوع مهم درس:
۱.کار تحقیقی به ارزش ۴ نمره.
۲.پرسش کلاسی :
درصورتیکه پاسخ درست باشد نمره منظور می شود.
در صورتیکه پاسخ نادرست باشد نمره منظور نمی گردد.
۳. امتحان شفاهی، مرور درس ۹ نمره
۴. امتحان کتبی یک سوال ۷ نمره

سپس استاد کتاب های مرجع درس را معرفی نمود:

♦️کتاب های مرجع درس مکتب های جغرافیایی

۱. فلسفه جغرافیا دکتر حسین شکویی
۲.اندیشه های نو در فلسفه جغرافیا جلد اول دکتر حسین شکویی
۳. اندیشه های نو در فلسفه جغرافیا "فلسفه های محیطی و مکتب های جغرافیایی "جلد دوم دکتر حسین شکویی
۴. جغرافیایی کاربردی و مکتب های جغرافیایی دکتر حسین شکویی . از این کتاب سه مکتب : پراگماتیسم، پوزیتیویسم، کارکردگرایی انتخاب شد.
۵. مقاله جغرافیا و پست مدرنیزیم، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره ۶۳ و ۶۴ زمستان ۸۱ و بهار ۸۲
۶. مقاله سنت و مدرنیته بازخوانی یک مقاله دکتر پاپلی فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره های ۶۵ و ۶۶.
۷. مکتب های اقتصادی ژوزف لاژوری ترجمه جهانگیر افکاری ۱۳۶۷.
۸. مقاله استثناء گرایی در جغرافیا آزمونی روش شناختی فردکورت شیفر ترجمه دکتر حسین حاتمی نژاد مجله علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد.
۹. مقدمه بر روش تحقیق در علوم اجتماعی دکتر باقر ساروخانی جلد اول
۱۰. نظریه های جامعه شناسی غلامعباس توسلی
۱۱. تاریخ علم جغرافیا پل کلاوال ترجمه دکتر سیروس سهامی انتشارات محقق.
۱۲. فضای جغرافیایی
منابع که مشخص شد، دکتر یک ضربه المثل فرانسوی برایمان گفت. خواندن ان خالی از لطف نیست.
نظم و ترتیب باعث صرفه جویی در وقت می شود.
ضرب المثل فرانسوی.
 سپس دکتر علوی شروع کردند به صحبت درباره جغرافیا، برای اینکه شما خواننده عزیز را خسته نکنم برخی از موارد مهم را بطور خلاصه می نویسم و از نوشتن جزییات خیلی زیاد پرهیز می کنم تا خسته نشوید.

📚با خلقت انسان جغرافیا شکل می گیرد. قلمرو جغرافیا وسیع است و کسانیکه با جغرافیا سر و کار دارند باید دارای سعه صدر باشند. خواستن توانستن است. انسان از لحظه تولد با محیطی که در آن بدنیا می آید در تعامل است. این محیط شامل : اتمسفر، هیدروسفر و لیتوسفر می باشد که به آنهت کره زیست یا بیوسفر می گویند.

در ادامه کلاس دکتر علوی برای تک تک دانشجویان کار تحقیقی، کنفرانس و تاریخ امتحان شفاهی را تعیین نمودند. براساس مدارک موجود مواردی که من باید در کلاس ارایه می دادم شامل موارد زیر است.
کار تحقیقی: از کتاب اندیشه های نو جلد اول از آغاز صفحه ۱۷۰ تا پایان فصل ششم.
کنفرانس فصل ششم جبر محیطی، امپریالیسم و امکان گرایی در تاریخ ۷/۸/۱۳۸۳ و یا ۱۴/۸/۱۳۸۳
امتحان شفاهی ۲۶/۹/۱۳۸۳

بدین ترتیب جلسه اول به اتمام رسید و هر کدام از دانشجویان تکلیف خودشان را با این درس دانستند و رفتند سراغ یافتن و خریدن منابع. از منابع اعلام شده من دو جلد کتاب فلسفه جغرافیا و جغرافیایی کاربردی را داشتم اما سایر کتاب ها را خریدم و مقاله را نیز بصورت کپی تهیه کردم.

ادامه دارد...
#امیربرات_نیا
۵ اسفند ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 February 20 ، 08:47
امیر برات نیا

🔴از دیروز که خبر انتشار ویروس در کل کشور تایید شده کانال ها و گروه های مختلف را بررسی می کردم. برایم خیلی جالب بود که می دیدم در بسیاری از گروها حتی گروه هایی که اعصای ان افراد تحصیل کرده هستند راه کارهایی قرون وسطایی ارائه می دهند.
دلم می خواست برخی نمونه های این نوع اندیشه را می توانستم برایتان باز گو کنم.
اما اصل مطلب این است که در بسیاری از موارد وقتی خودمان را به نا آگاهی می زنیم می رویم سراغ کارهایی که عقلانی نیست. بدتر اینکه به دیگران هم توصیه می کنیم که حتمان این کار را انجام بدهند. در حقیقت می خواهیم معجزه کنیم یا به عبارت بهتر انتظار معجزه داریم بی آنکه شرایط آن را داشته باشیم. چون فلان عارف چنین کرده ما هم انجام بدهیم اما یادمان رفته که عطار هفت شهر عشق را گشت   ما اندر خم پس کوچه ایم.
یادمه خیلی پیش تر ها وقتی می رفتیم حرم رسانه ای در کار نبود. یک سری ادم های دلسوز بودن که دلشون به حال بقیه دائم می سوخت. این ها تشریف می آوردند حرم. لای کتاب های زیارت نامه مطلبی را می نوشتن و توصیه های عجیبی و غریبی مثل همین توصیه آخر به افراد می کردند .... ادم های نا آگاه هم که بخشی از جامعه انسانی را تشکیل می دادند و می دهند. مثلا یکی از دستورات این بود که اگر می خواهید به مرض فلان مبتلا نشوید این خواب را پشت جلد ۲۰ زیارت نامه بنویسید.
اگر کمی حوصله داشتی که ان موقع بنده داشتم سری به زیارت نامه های دیگر می زدم متوجه می شدم که تمامی کتاب های دعا و زیارت نامه ها از ان متن کذایی پر شده است.
امروز که این متن را دیدم یاد همان افراد نا آگاه افتادم. دوست عزیز بیماری مثل کرونا یک پدیده جهانی است برای کسب اطلاعات صحیح به سایت بهداشت جهانی و یا به نزدیک ترین مرکز پزشکی محله خود مراجعه کنید. یا به ادرس سایت های معتبر پزشکی ایران.
از انتشار مطالب فاقد ارزش علمی در مورد این بیماری پرهیز کنید.
به همدیگر درست کمک کنیم تا بتوانیم در این شرایط با آرامش زندگی کنیم.
#امیربرات_نیا
۵ اسفند ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 February 20 ، 08:40
امیر برات نیا

🔺خب قول داده بودم خاطراتم دا از درس ها و استادان خودم برایتان خیلی خودمانی و صمیمانه تعریف کنم و مطالب درسی استادان را هم برای دانش افزایی شما و سایر افراد منتشر نمایم.
برای شروع دوست دارم از جناب آقای دکتر سید محمود علوی شروع کنم.
دکتر علوی را برای اولین بار در مهر سال ۱۳۷۰وقتی در دانشگاه پیام نور #فریمان  در رشته جغرافیا درس می خوندم دیدم. مردی قد بلند، خوش صحبت، مبادی آداب و ادب دوست و اهل شعر بود. به دانشجویان احترام زیادی می گذاشت.
در دانشگاه فریمان درس فلسفه جغرافیا را با ایشان گذارنم. یک کار تحقیقی برایشان نوشتم و تحویل دادم واقعا روی پروژه کار کرده بودم، چندین روز   رفتم کتابخانه آستان قدس و از کتاب های گوناگون برای نوشتن پروژه استفاده کردم. وقتی پروژه رو تحویل دادم. جلسه بعد دکتر علوی در کلاس من را خیلی مورد تقدیر و تشویق قرار دارد. محبتش تو دلم نشست و محبت من هم تو دل استاد.
درس فلسفه جغرافیا را با نمره عالی پاس کردم. پنج ترم در دانشگاه فریمان شاگردی کردم و برخی از درس ها را از دکتر یاد گرفتم.
پایان ترم پنج دانشگاه فریمان را ترک  کردم و دیگه برنگشتم.
 داستان ترک تحصیل رشته جغرافیا هم بماند برای بعد. از سال ۷۳ تا سال ۸۳ دکتر علوی را دیگه ندیدم. سال ۸۲ وقتی از دانشگاه پیام نور ترک تحصیل کردم و از خیر ثبت نام گذشتم تصمیم گرفتم مجدد بخونم.
هم سراسری شرکت کردم و هم آزاد. نتایج سراسری که امد شبانه دانشگاه فردوسی قبول شدم. شرایط کلاس ها و مسایل شخصی بهم اجازه نداد که بروم دانشگاه فردوسی. ترجیح دادم سمت شغلی و شرایط درآمدی خانواده را حفظ کنم برای ثبت نام نرفتم دانشگاه فردوسی. رفتم دانشگاه آزاد برای ثبت نام.
بعدها فهمیدم چه اشتباهی انجام دادم ولی خیلی دیر شدا بود. من انتخاب کرده بودم و به انتخاب خودم اعتماد کردم و ادامه دادم.
مهر ۸۳ در دانشگاه آزاد مشهد در رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی ثبت نام کردم. رتبه قبولی ام ۳ شده بود. نفر سوم از نظر رتبه علمی بودم. حدود ۳۰ نفر پذیرفته شده بودند.
دکتر علوی در کلاسش اخلاق خاصی داشت. همون جلسه اول من را شناخت و به خوبی ازم یاد کرد.
همیشه جلسات اول هر کلاسی برگه ای سفید از جیب بغلش در می اورد و از دانشجویان می خواست مشخضات خود را بطور کامل روی آن بنویسند. مشخصات که نوشته می شد، دکتر از روی لیست حضور و غیاب می کرد . هیچ وقت حضور غیابش را ترک نکرد.
بعد از حضور و غیاب رفت پای تخته و با گچ نوشت:
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت.
شیخ محمود شبستری "گلشن راز" .
#امیربرات_نیا
۵ اسفند ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 February 20 ، 08:38
امیر برات نیا

🔻ساعتی است نشسته ام و زل زده ام به صفحه سفید روبرویم. ذهنم خالی از هیچ است و پر از ناگفته های مخصوص خودم. ورق می زنم صفحات و واژه ها را. چقدر عاشقانه رد و بدل می شود در پشت صفحات شیشه ای اما چقدر بوی عشق کم است در نگاه و کلام و حرف.

 

به تصویر نقاشی استاد رحمانی مکاری نگاه می کنم، مردی می نگرد. به کجا نمی دانم. به عشق نیامده اش و یا به فردای ناپیدایش.... شاید آخرین باری باشد که جلوی دوربین نشسته و دارد بودن خویش را فریاد می زند.

 

🔻من هنوز منگ این صفحه سفیدم که عاشقانه مرا به خویش می خواند، به واژه ها می اندیشم به احساس واژه ها. به اینکه آیا واژه "دوستت دارم" خودش هم حس دوست داشتن را درک می کند؟ آیا واژه "عشق" خودش رنگ عشق را می داند؟

 

🔻دارم فکر می کنم اگر واژه ها احساس داشتند چگونه خودشان را به ما نشان می دادند. و اگر عشق خودش نقاش بود، خودش را چگونه می کشید و با کدام رنگ خودش را می آراست؟

 

🔻زیبایی این شهر فرا شیشه ای چیز عجیبی است. آن سوی شهر مردمانی هستند عاشق پیشه، فرهیخته و دانای کل. چقدر با احترام حرف می زنند، و این سوی عارف شهر ما دنبال آرزوی خویش می گردد. "انسانم آرزوست".

 

🔻و من گاهی پشت این ویترین شیشه ای می نشینم به تماشا. آرزو می کنم کاش دانه دل ادم ها شفاف بود!

 

🔻دارم فکر می کنم امشب به یک گذاره، "هیچ وقت نمی دانیم چقدر فرصت باقی مانده". و باز دارم فکر می کنم به حرف های دوست عزیزتر از جانی که چندی پیش همین گزاره را به زبانی دیگر معنا کرد برایم. و من باز دارم می اندیشم که حتی  اگر بدانیم چقدر فرصت باقی مانده از اضطراب دانستن باز هم هیچ کاری نخواهیم کرد.

 

🔻و باز یادم می آید وقتی در ۱۳ فروردین سال ۱۳۷۰ پدر بزرگ را تنهایی بردم بیمارستان دکتر گفت اگر جراحی کنیم یک ماه زنده خواهد بود. و من چقدر خوشحال شدم که می توانم ۲۹ روز پدر بزدگ را بیشتر داشته باشم و درست در پایان ۲۹ روز او پرواز کرد و رفت.

🔻شب است و سکوت و صدای تنهایی در دلم فریاد می زند که زندگی فردا هم هست و فرداهای دیگر! اما فرصت تو نامعلوم. ... اما من هم چنان عاشق طلوع خورشید فردایم و چشم هایم باز مشتاق دیدن همه کسانی است که می شناسمشان چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی.

#امیربرات_نیا

۲۹ بهمن ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 February 20 ، 08:17
امیر برات نیا

ای ماه من

ای مهتاب من

هم چنان بتاب

در شب تار من

شب های خیالم را

با خیال بودنت می گذرانم

بیا در این شب

دل انگیز

و در کنج خلوت خیال تو

چند واژه مرا میهمان

سفره دلت کن.

#امیربرات_نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 February 20 ، 08:14
امیر برات نیا