امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۷ مطلب با موضوع «جغرافیا :: جغرافیایی روستایی» ثبت شده است

مکتب های جغرافیایی

درس نامه

دکتر سید محمود علوی

تهیه و تنظیم: عبدالمطلب برات نیا

انسان در میان چه چیزهایی زندگی می کند؟

انسان در میان نمودهای «واقعی عینی» بعضی از نمودها به شکل طبیعی مورد استفاده انسان قرار می گیرد مثل: هوا، آب و چشمه. ولی گاهی، انسان آب فاضلاب را تصفیه می کند تا مورد استفاده قرار گیرد. همه نمودها برای استفاده انسان نیست. انسان باید تصحیح را در محیط جغرافیایی انجام دهند. نمودهای که پیش روی انسان بوده است، انسان آنها را تغییر داده تا مورد استفاده قرار دهد.

سوالی ممکن است به ذهن برسد که ایجاد تغییر در نمودها به چه وسیله ای امکان پذیر است؟ همه تغییر هایی که در نمودها امکان پذیر است با «فعالیت» انسانی امکان پذیر خواهد بود. بدون فعالیت ما قادر به ایجاد هیچ گونه تغییر در محیط خودمان نخواهیم بود. فعالیت ها می توانند ذهنی و یا بدنی باشد. فعالیت هایی می تواند ثمر بخش باشد که با واقعیت نمود عینی سازگار باشد که در این صورت بدون شناخت واقعیت عینی مقدور نیست. لذا شناخت نمودها مهم ترین گام است برای شروع فعالیت.

پس از این مرحله است که پی می بریم کدام مکتب دارای جنبه های مثبت و کدام جغرافیایی به رنگپوست اهمیت می دهد. در اینجا بطور خلاصه دو تعریف کوتاه از شناخت ارائه می گردد:

  1. شناخت: رابطه ایست بین اورگانیسم و عالم خارج، و اورگانیسم(organism) یعنی موجود زنده
  2. شناخت نتیجه اندیشیدن انسان است. در پی این تعریف مکتب انداموارگی، زنده گرایی مطرح می شود.

علم بیان واقعیت است. واقعیت کدام است؟ واقعیت چیزی است که به حس در بیاید و ملموس و مشهور باشد.

مجددا یاد آوری می کنیم که علم بیان واقعیت است و شناخت حاصل اندیشیدن انسان. این ها به دو شکل قابل لمس است.

صورت یا برون: مجموعه ویژگی های نسبتا ایستا و آشکار نمود است که به عنوان بیانگر آن نمود یا واقعیت بیان می شود.

محتوا: مجموعه ویژگی های نسبتا پویا و نا آشکار یک نمود است که با واسطه صورت ظاهر می شود.

انسان در میان نمودهای واقعیت عینی به سر می برد و برای اینکه باشد و بماند ناچار است نمودها را تغییر دهد. لازم به یاداوری است که برخی از نمودها به حالت طبیعی مورد استفاده انسان قرار می گیرد مثل: استنشاق هوا. آن بخشی از نمودهای واقعیت عینی را که انسان ناگزیر است تغییر دهد برای تغییر انها به فعالیت می پردازد، طبیعی است که در فعالیت های گوناگون مشاهده می شود. شکی نیست که تمام فعالیت ها مفید واقع نمی شوند بنابراین فعالیتی ثمر بخش خواهد بود که با نظام واقعیت عینی همراه باشد. این چنین فعالیتی بدون شناخت قانون های واقعیت عینی تحقق نمی پذیرد.

شناخت: رابطه ایست بین اورگانیسم و عالم خارج. شناخت نتیجه اندیشیدن است. اندیشیدن فعلی است که از انسان سر می زند. فاعل آن انسان و موضوعش واقعیت می باشد. همانگونه که روانشناسی نشان می دهد بر اثر اندیشیدن ویژگی های نمودهای عینی در مرکز سلسه اعصاب یا همان دستگاه فرماندهنده بدن منعکس می شود و به میانجی آن دستگاه در تمام فعالیت های آدمی تاثیر می گذارد.

چند نکته بطور خلاصه در ذهن داشته باشید برای مطالعه مفصل به کتاب های معرفی شده مراجعه نمایید:

  • مکتب چشم انداز ابتدا در هنر جلوه کرد و بیشتر به مناظر روستایی می پرداخت.
  • رنسانس به معنای تجدید حیات و تولد دوباره است، به وجود امدن عصر روشنایی در قرن 17 و انقلاب روستایی قرن 18.
  • در ابتدا منظور از چشم انداز ، چشم اندازهای طبیعی بود. در ابتدا کارل ریتر آلمانی مفهوم چشم انداز را وارد جغرافیا کرد. سپس دولابلاش، رایشتهوفن و کارل ساور.
  • دولابلاش :جغرافیا علم مکان است. جغرافیا علم مشاهده است.

در اینجا سوالی مطرح می شود: هدف منطق جغرافیایی چیست؟

هدف منطق جغرافیایی تحلیل مورفولوژی چشم انداز به عنوان یک پدیده فرهنگی است.

علم فضایی

در علم فضایی جغرافیا مطالعه آرایش فضایی پدیده (علم فضایی) می باشد.

فرد کورت شیفر در یک مقاله هاجمی به قوانین فراگیر یعنی پوزیتیوسیم منطقی یا همان اثبات گرایی اشاره کرد و منظور استثناء گرایی است. تاکید شیفر بر آرایش فضایی پدیده ها در حوزه معین بود نه بر خود پدیده ها .

امتیاز این دیدگاه: جغرافیا بصورت علم تکنوکراتیک، بدلیل بهره گیری از روش های کمی (ریاضی و آمار) بود و ایجاد همپوشانی با دیگر علوم.

 

برات نیا

اسفند 1398

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 March 20 ، 07:22
امیر برات نیا

هر سال نزدیک عید که میشه بخشی از وسایل اصافی ما روانه سطل زباله میشه. وسایلی که ما با اون ها کلی خاطره داریم. بخشی از زندگی ما و عمر ما رو تشکیل می دهند. اما چون فضای کافی برای نگهداریشون نداریم مجبوریم از زندگی خودمون اخراجشون کنیم. حذفشون کنیم. تا خونه و ذهنمون سبک بشه. هیچ ایرادی نمیشه گرفت قانون زندگی همینه. نو که بیاد به بازار کهنه میشه دل آزار. در این فرایند دور ریزی خیلی از احساسات ما هم دور ریخته میشه.
یک خاطره برایتان تعریف می کنم.
سرایدار یکی از دبستان ها خانم بود. شوهرش پاکبان بود. مرد خانواده مریض شد و بعد از مدتی از دنیا رفت. اینکه این مرد در ذهن من مانده به دلیل ان است که روزی جلو دبستان ماشینم شیلنگ بنزینش سوراخ شد. مرد پاکبان رفت و ظرفی اورد تا بنزین ها رو زمین ریخته نشود. خیلی لطف کرد تا تعنیرکار آمد و درستش کرد. 
اون روز گذشت. بعد از فوتش یک روز دیدم کفش هایش صبح زود جلوی در دبستان کنار پیاده روست. فهمیدم که خاطره بودنش دیگه باید حذف بشه. و غم انگیزترین مساله اینه که شریک خاطرات ادم باید خاطره زنده بودن ادم رو دور بیاندازه. 
شاید قانون زندگی اینه و باید پذیرفت.
البته هستند شریک زندگی هایی که تا وقتی هستن هیچ خاطره ای را از شریکشون رو دور نمی ریزن بلکه هر روز هر لحطه با اونا زندکی می کنند.
اما همیشه دور ریختنی ها مادی نیستن، بلکه معنوی و روحی و دلی هستند. من امروز کتابخونه بایگانی ام رو کمی گردگیری کردم. در این وسط به چند دفتر برخورد کردم. دفتر مشق ۶۰ برگ . نمی دانم شما یادتون هست یا نه؟
دفترها مربوط به کلاس های درس در دوره فوق لیسانسم بود. جلسه به جلسه حرف های استادانم را نوشته بودم. تا الان نتونستم دور بیاندازمشون هرچند که چند سالی هست که بهشون مراجعه نکردم و این یعنی دیگه کاری باهاشون ندارم و احتمالا نخواهم داشت.. دلبلش هم اینه که کارم در حال حاضر ربطی به مدرک و موضوعات علمی نداره. 
یک تصمیم گرفتم برای این چند دفتر و می خوام عملیش کنم. اول اینکه همه رو با عنوان درس نامه و خاطرات کلاس های درس استادان دوره فوق لیسانس تایپ کنم و منتشر کنم. به این ترتیب اون خاطرات و درس ها هم منتشر میشه و هم جزو اثار فرهنگ بشری برای آیندگان خواهد ماند. 
از سال ۱۳۷۵ که در رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد اسلامی قوچان فارغ التحصیل شدم تا سال ۱۳۸۰ دبگه به ادامه تحصیل فکر نکردم. 
از اون سال به بعد ذهنم و دلم رفت سراغ ادامه تحصیل. ولی بین اینکه زبان انگلیسی بخونم ک یا جعرافیا تردید داشتم.
باید بگم که من سال ۱۳۷۰ در رشته جغرافیا دانشگاه پیام نور فریمان قبول شدم و پنج ترم هم رفتم سر کلاس اما از ترم ۶ این رشته را رها کردم و رفتم زبان انگلیسی خوندم. برای همین امر می تونستم انتخاب کنم. آخرش رفتم سراغ جغرافیا ون عاشق طبیعت بودم. 
سال ۱۳۷۶ در رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور تهران قبول شدم. 
در روزنامه جدول زمانی ثبت نام اعلام شده بود. باید می رفتم تهران. بلیت قطار گرفتم و در روز موعود خودم را رساندم تهران. وقتی رسیدم دانشگاه پیام نور که در شمال تهران واقع شده بود ساعت حدود ۹ صبح بود. 
تابلوی راهنما محل ثبت نام هر رشته ای را نوشته بود. به محل اعلام شده رفتم. خانمی مسئول ثبت نام رشته جعرافیا بود. رفتم جلو و سلام کروم. گفتم برای ثبت نام آمده ام.
گفت: رشته جغرلفیا امروز ثبت نام نمی کنیم بروید و شنبه بعدی بیایید.
گفتم: خانم شما می دونید ما از کجا امده ایم ؟ ما از دیروز عصر تو راهیم. ۱۰۰۰ کیلومتر راه آمده ایم. 
گفت: همین که گفتم. امروز هیچ ثبت نامی انجام نمیشه.
ناراحت و عصبانی شدم. از اتاق آمدم بیرون. تصمیم خودم را گرفتم. از خیر ثبت نام گذشتم و تصمیم گرفتم مجدد بخوانم.
یک سال تمام داشتم می خوندم. ان موقع مدارس از شنبه تا پنج شنبه باز بود. من معاون هنرستان بودم. دو روز بعد از ظهر ها اضافه کار داشتم. چهار روز هم بیکار بودم. 
عصرها از ساعت سه تا هشت شب می رفتم کتابخانه و درس می خواندم. تا تهران قبول شدم. وقتی بی نظمی دانشگاه پیام نور را دیدم بی خیال ادامه تحصیل شدم و تصمیم گرفتم شانسمرا مجدد انتحان کنم.
ادامه دارد ...
#امیربرات_نیا 
۱ اسفند ۱۳۹۸
t.me/NasimeKhoshRZ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 20 February 20 ، 16:58
امیر برات نیا

نقشه جهان

#جغرافیا چیست؟

همیشه این سوال برای کسانی که با یک جغرافیدان گفتگو می کنند مطرح بوده است که جغرافیا چیست؟

من سعی می کنم هر از گاهی تعاریف کنونی از جغرافیا را برایتان ترجمه کنم و در اخیتار شما قرار دهم. اگر دوست داشتید سایت را به دیگران معرفی کنید و از من حمایت نمایید.

تعریف اولی که انتخاب کردم از سایت: http://worldatlas.com  می باشد.

جغرافیا: موضوعی جذاب و رشته ای است علمی که به مطالعه اشکال زمین، اقیانوس ها، محیط زیست و اکوسیستم ها، و هم چنین به مطالعه و بررسی تعامل و کنش بین جوامع انسانی و محیط زیست شان می پردازد. واژه جغرافیا از نظر ادبی یعنی «نوشتن درباره زمین».

#امیربرات_نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 19 October 19 ، 22:59
امیر برات نیا


گزارش نیویورک تایمز از نقش بحران آب در ناآرامی‌های اخیر!

 

به دنبال اعتراضات اخیر تحلیل های مختلفی اعم از سیاسی و اقتصادی توسط صاحب نظران مختلف ارائه شده است اما بنا به باور اکثر این کارشناسان اعتراضات اخیر اولین جنبش هایی هستند که در آن ها نقش متغیرهای زیست محیطی  مثل کمبود آب بسیار مهم و تاثیر گذار است . بعد از گزارش نشریه آمریکن ساینتفیک که پیش تر در کانال قرارداده بودم امروز گزارش نیویورک تایمز را در این باره می خوانید:

 

🌑نیجریه، سوریه، سومالی، و حالا... ایران. در هر کدام از این کشورها، به طرق گوناگون، یک بحران آبی باعث برخی ناآرامی‌های داخلی، مهاجرت‌های بزرگ، شورش و حتی یک جنگ تمام عیار شده است.

 

🔵در دوران تغییرات اقلیم، تجربیات این کشورها درس‌های بزرگی برای دیگران به همراه داشته است. انجمن جهانی آب این ماه هشدار داده است بحران جهانی آب در حال اوج گرفتن است و «۳۳ کشور تا سال ۲۰۴۰ به شدت با کمبود آب مواجه خواهند شد».

 

🔵 کمبود آب جرقه‌ای بر اعتراضات است: عدم دسترسی به آب منبع اصلی ناآرامی‌ها در هند است.و این ناآرامی‌ها را گروه‌های تروریسیتی تشدید می‌کنند: گروه الشباب از خشکسالی در سومالی بهترین استفاده را کرد.

 

🔵کمبود آب می‌تواند عامل مهاجرت‌های بسیار از حاشیه شهرها و روستاها به شهرهای بزرگ باشد: در تمام مناطق خشک کشور ساحل، جوانان مجبور به مهاجرت شده‌اند.و در نهایت خشکسالی می‌تواند عامل قیام باشد: بوکوحرام در نیجریه، چاد و نیجر از این شکاف رخنه کرد. و ایران، آخرین مثال از این دست کشورهاست که بحران آب در طولانی مدت، نارضایتی‌ها را گسترش داده است. این امر ابتدا در شهرهای کوچک نمود یافته، شهرهایی که پیش از این هم جزو تفتیده‌ترین شهرهای جهان بوده‌اند.

کشاورزان تهی‌دست شده‌اند، و دریاچه‌ها تبدیل به کاسه‌های گرد و غبار. میلیون‌ها نفر در حال کوچ هستند و بی‌کاری عامل گسترش نارضایتی در میان جوانان شده است. و حالا با خشکسالی هم دست و پنجه نرم می‌کنند، خشکسالی که حداقل ۱۴ سال طول کشیده است.

 

🔵تغییرات اقلیم ایران را گرم‌تر و خشک‌تر می‌کند. عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی ایران، می‌گوید که بحران آب اگر به حال خود رها شود، ایران را نامساعد برای زندگی خواهد کرد به‌طوری که ۵۰ میلیون ایرانی باید این کشور را ترک کنند.

 

🔵آیا آب دلیل ناآرامی‌های اخیر ایران بود؟

 نه تماما. آب به تنهایی آتش اعتراضات را روشن نکرده است. اما دیوید میشل،‌ تحلیل‌گر مرکز سیمسون، کمبود آب را، چه به صورت قطع آب در شهرها و چه به صورت خشک شدن چاه‌های روستایی، و چه به صورت طوفان گرد و خاک برخاسته از دریاچه در حال خشک شدن ارومیه، یکی از عمده‌ترین نشانه‌های شکست دولت در ارائه خدمات اصلی به مردم می‌داند.

او می‌گوید «آب دولت‌ها را سرنگون نمی‌کند اما بخشی و در برخی شهرها، ‌بخش مهمی از بی‌تدبیری‌ها و ناامیدی‌هاست».او ادامه می‌دهد «مدیریت آب مهمترین چالش سیاسی دولت است».

 

🔵چطور وضع تا به این حد بد شد؟

همچون سایر کشورها، از هند گرفته تا سوریه، بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹، ایران تصمیم گرفت در تولید مواد غذایی به خودکفایی برسد. اما همانطور که کاوه مدنی، متخصص آب در ایران، می‌گوید معنی این خودکفایی این بود که دولت کشاورزان را تشویق به کاشت محصولات کشاورزی چون گندم در سراسر کشور کرد.

دولت به کشاورزان برق رایگان یا ارزان داد از طرفی گندم‌ها را به قیمت خوبی خرید، و این مشوقی شد برای کشت بیشتر و گندم بیشتر و استخراج بیشتر و بیشتر آب‌های زیرزمینی.

نتیجه چه شد: کلودیا صادوف، گردآوری کنند گزارش بحران آب در ایران برای بانک جهانی، می‌گوید «۲۵ درصد از کل آبی که از آب‌خوان‌های زیرزمینی، رودها و دریاچه‌ها برداشته شد از مقداری که بایستی جایگزین شود بیشتر شد».

 

🔵هم‌اکنون ایران سریع‌ترین میزان کاهش آب‌های زیرزمینی در دنیا را دارد و بر اساس محاسبات میشل ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور «تا ۵۰ سال آینده به طور کلی آب‌های زیرزمینی خود را از دست خواهند داد». در بخش‌هایی از کشور هم کاهش سطح آب‌های زیرزمینی باعث فرونشست زمین شده است.

 

🔵آب یک ابزار سیاسی است و سپاه سدهایی را در اقصی نقاط این سرزمین ساخت تا آب را به نقاط کلیدی و حساس برساند. در نتیجه بسیاری از دریاچه‌های ایران خشک شد. از آن جمله، دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه آب شور ایران، که حالا ۹۰ درصد اندازه خود را از دهه ۱۹۷۰، و انقلاب ایران، از دست داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 March 18 ، 11:04
امیر برات نیا

عبدالمطلب برات نیا
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی

انفجار جمعیت طی سال های 1355 تا 1375 ( افزایش از 35 به 70 میلون نفر) و رسیدن آن به مرز 80 میلون نفر در سال 1390 به همراه افت شدید بهره وری سرمایه، موجب فشار بیش از اندازه بر طبیعت شده است.

انباشت سرمایه با عملکرد بسیار ضعیف که خود را در پروژه های سرمایه گذاری زیاد ناتمام و نیمه کار، نشان می دهد به معنای افزایش مصرف بیش از اندازه منابع طبیعی،  و در نتیجه اتلاف آن است. همینطور انباشت ضعیف سرمایه به معنای ناتوانی نظام حکمرانی در پیشبرد سرمایه گذاری های با بهره وری بالا در حقظ محیط زیست و منابع طبیعی است. 

سیاست نادرست تامین مسکن شهری در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی که البته مبتنی بر آرمان ارزشمند فراگیر شدن مالکیت خانه بود ولی به روش بسیار نادرستی اجرا شد، چند پیامد زیست محیطی منفی داشت:

اول، موجب گسترش افقی کلان شهرها و در نتیجه تغییر کاربری زمین‌های شهری و تغییر اکوسیستم شد. 

دوم، موجب افزایش بیش از اندازه قیمت زمین در کلان شهرها و تبدیل مستغلات به موتور مکنده جذب سرمایه شد. سرمایه مستغلاتی تقویت شد و با تقویت و رشد خود به هر جایی که توانست دست اندازی کرد. برخی از نهادها با هدف تامین مسکن برای پرسنل خود یا مکان های تفریحی در جاهایی مانند شمال کشور، در دست اندازی به طبیعت و نابودی جنگل‌ها پیشقدم شدند و راه را برای سرمایه مستغلاتی فراهمتر کردند.

سوم، سیاست نادرست تامین مسکن شهری موجب کاهش طول عمر مسکن شده است. در نتیجه، خانه ها ویران و دوباره ساخته می شوند. صرف نظر از هزینه استهلاکی که این رویه ایجاد می کند، موجب افزایش بی رویه استفاده از آب و سایر منابع طبیعی و اتلاف آن شده است. بخش مسکن یکی از فعالیت های آب بر و منابع بر است.

علاوه بر انفجار  جمعیت و بهره‌وری پایین سرمایه و سیاست مسکن شهری نامناسب، سیاست های نادرست مرتبط با سد سازی ها از جمله تاسیس بیش از اندازه سد بر روی رودهای ورودی به دریاچه ها موجب کاهش سطح اب دریاچه ها شد.

سیاست نادرست انتقال آب از حوضچه‌های آبی چون زاینده رود به مناطق دیگری چون یزد موجب کاهش آب در پایین دست این حوضچه‌ها و حفر چاه‌های عمیق و کاهش آب های زیر زمینی شد. تصمیمات  غیر کارشناسی و کوته نگر‌ی چون صدور موجی مجوز حفر چاه عمیق، تاسیس سد بر روی بستر خاک شور در گتوند و نظایر آن  موجب تشدید مشکلات زیست محیطی شده است. چنین تصمیماتی مختص نظام تصمیم گیری و اجرایی کشور ماست.

بحران زیست محیطی ایران چه ابعادی دارد؟

 

 

کاهش میزان ذخایر آب زیر زمینی از 520 به 400 میلیراد متر مکعب و نشست خاک، کاهش مساحت جنگل‌ها از 18 به 12 میلیون هکنار، افزایش آلاینده ها از 25 میلیون تن در سال 1350 به 45 میلیون تن  در این سالها، و قرار گرفتن حدود 230 دشت از 610 دشت رسما شناسایی شده کشور در منطقه بحرانی شواهد بحران زیست محیطی در ایران است که به صورت ملموس‌تر و محسوس‌تر و عریان‌تر خود را در کاهش سطح آب دریاچه‌های ارومیه و بختگان و خشک شدن رودهایی چون زاینده‌رود نشان می‌دهد. چشم انداز زیست محیطی ما هم همانیست که ناسا اخیرا پیش بینی کرده است: اگر روند تخریب زیست محیطی به همین صورت ادامه پیدا کند، ایران در 30 سال آینده از سرزمینی نیمه خشک به سرزمینی تمام خشک مانند عربستان سعودی تبدیل خواهد شد.

نویسنده: علی دینی ترکمانی

📕 شکست نظام مند و بحران زیست محیطی ایران، مصاحبه با روزنامه شرق.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 January 18 ، 12:49
امیر برات نیا

فیلمی از فقر و زندگی کودکان فقیر دنیا


دریافت فیلم کوتاه

حجم: 4.29 مگابایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 21 January 18 ، 09:33
امیر برات نیا

عبدالمطلب برات نیا

کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی

 

چگونه می‌توان ثروتمند و فقیر بودن افراد را اندازه‌گیری کرد. شاخص شما در ارزیابی اینکه چه کسی ثروتمند و چه کسی فقیر است چیست؟ آیا کسی که دارای مال و اموال فراوان یا حساب بانکی بالایی است اما فرزندان و خانواده او نمی‌توانند از این ثروت بهره مناسبی برای بهبود سطح رفاهی خود ببرند، افراد و خانواده‌هایی ثروتمند تلقی می‌شوند؟ یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها در ارزیابی عملکرد مناسب یک سیستم اقتصادی، توانایی این سازوکار در توزیع درآمد به شکل مناسب بین افراد جامعه است. به دیگر بیان اگر ثروت کشور را همچون کیکی در نظر بگیرید، از دید اقتصادی بزرگ یا کوچک بودن کیک تنها بخشی از مسائل مهم است اما آنچه بیش از همه موضوعات مهم است، چگونگی توزیع این کیک بین مردم است. در اقتصادی که اکثر منابع و ثروت در انحصار قشر خاصی بوده و عموم مردم آن، در شرایط مالی نامناسب و روی خط فقر قرار دارند، حتی اگر بیشترین ثروت قابل تصور در آن باشد نمی‌توان گفت این کشور به لحاظ اقتصادی غنی است. غنی بودن در اقتصاد یعنی اینکه عموم مردم بتوانند برای رفع نیازهای خود به منابع مالی دسترسی داشته باشند.

 

نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور یک پارادوکس یا متناقض‌نما را در ذهن تداعی می‌کند. ایران جزو کشورهای ثروتمند از نظر منابع و ذخایر طبیعی به‌شمار می‌رود، کشور ما درحالی‌که حدود یک درصد از مساحت جهان را دارد، حدود هفت درصد ذخایر کشف شده دنیا از مواد معدنی، نفت و گاز را به خود اختصاص داده است. ایران جزو پانزده کشور برتر معدن‌خیز جهان نیز محسوب می‌شود. اما بررسی دقیق و موشکافانه در گرو نحوه توزیع یا تقسیم این درآمد بین افراد جامعه است. براساس آمار صندوق بین‌المللی پول، ایران بین سال‌های 2011 تا 2012 در رتبه هفتاد و سوم قدرت خرید سرانه قرار دارد. یعنی درحالی‌که جزو 20 کشور اول غنی جهان از نظر منابع طبیعی هستیم این ثروت نتوانسته قدرت خریدی بهتر از جایگاه هفتاد و سوم نصیب مردم کند. همچنین شاخص‌های توزیع درآمد مثل ضریب جینی، اتکینسون و تایل همگی موید این مطلب هستند که چرخ اقتصاد کشور در هدایت ثروت‌های موجود به سمت خانوارها همواره معیوب بوده است.

 

وجود منابع معدنی و موهبت خدادادی همواره به وسیله‌ای برای انجام سیاست‌های مصلحتی مسوولان تبدیل شده و در بیشتر مواقع به‌جای آن‌که موجب گسترش فضای کسب و کار و اشتغال جوانان شود، حتی در جهت عکس عمل کرده است. یکی از خطرات اصلی که در برخورداری از منابع خدادادی وجود دارد این موضوع است که درآمدهای کلان به‌دست آمده از این مجاری، تا حد زیادی قدرت مدیریت به هر فردی را می‌دهد خواه یک کارشناس مجرب باشد خواه یک فرد غیرکارشناس. کشوری ثروتمند است که همواره توانایی تولید کالا و خدمات متنوع و فروش آن به سایر کشورها را داشته باشد نه ایجاد شغل‌های کاذب در سازمان‌ها و ارائه حقوق و مزایای بالا به کارمندان به لطف برخورداری از درآمدهای نفتی و معدنی. نگاهی به وضعیت اقتصاد به‌خوبی گویای این مطلب است که در بیشتر نواحی کشور فرصت شغلی مناسبی برای جوانان وجود ندارد. امروزه توانایی ورود به ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی، بانک‌ها و شرکت‌های بیمه یک فرصت شغلی مناسب قلمداد می‌شود به همین دلیل است که اکثر نوابغ و سرمایه‌های انسانی ما در رشته‌های مختلف به‌خصوص علوم پایه و مهندسی راهی کشورهای دیگر می‌شوند؛ صادراتی به قیمت از دست دادن منابع ارزشمند در توسعه اقتصادی کشور.

 

یک کشور وقتی ثروتمند است که محصولات آن تقاضای جهانی داشته باشد. با فروش این محصولات جریان ارزی وارد چرخه اقتصادی کشور شده و منابع لازم برای توسعه آن در ابعاد گوناگون را فراهم می‌کند. حال شرایطی را در نظر بگیرید که در آن درآمدهای هنگفت نفتی در اختیار دولت قرار بگیرد در اینجا بیم این موضوع وجود دارد که این منابع در اثر اتخاذ سیاستی نادرست نتوانند نقشی مولد در اقتصاد کشور داشته باشند یا حجم زیادی از این منابع صرف حقوق و مزایا به سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی شود. بدون شک تقریبا تمامی کارشناسان اقتصادی کشور بر بهره‌وری پایین در سازمان‌های دولتی اتفاق نظر دارند،  بهره‌وری پایین موجب کاهش توان این سازمان‌ها در جذب نیروی کار جدید خواهد شد و بسیاری از منابع مالی را برای حفظ سطح اشتغال فعلی با خود از بین می‌برد. خروجی نهایی این موضوع هدایت منابع مالی به سمت گروهی از مردم و فقیر شدن بقیه گروه‌ها خواهد بود. علاوه بر این عدم توسعه یافتگی کشور، وضعیت اقتصادی و سیاسی ما در فضای بین‌المللی را نیز تضعیف می‌کند. تحت این شرایط یک چارچوب نادرست در طراحی اقتصاد کشور می‌تواند کشوری در اوج برخورداری از مواهب خدادادی را به کشوری با تعداد زیادی از افراد که درحال دست و پنجه نرم کردن با فقر هستند، تبدیل ‌کند.

نویسنده: صبا

چاپ شده در روزنامه دنیای اقتصاد؛ شماره 4221، شنبه 2 دی ماه 1396

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 21 January 18 ، 09:25
امیر برات نیا