امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جغرافیای شهری» ثبت شده است

چیستی شهرها

به طرق گوناگون شهرها تعریف گردیده­اند.شاید معتبرترین این تعاریف گوناگون تعریفی است که گیدئون سیوبرگ ارائه نموده است.وی شهر را این گونه تعریف می­نماید: اجتماعی با اندازه قابل توجه و جمعیتی متراکم که سکونتگاه متخصصان گوناگون غیر کشاورزی بوده و دارای یک قشر نخبه­ی باسواد باشد این تعریف چندین عنصر را با یکدیگر تلفیق نموده است و شهرها را از سایر اشکال محل سکونت بشری متمایز می­گرداند.

1- یک اجتماع در این تعریف بیان­گر یک اجتماع مسکون می­باشد.در طی دوره ماقبل تاریخ زندگی بشر، بیشتر وقت او صرف شکار- ماهیگیری و جمع­آوری گیاهان برای تأمین غذا و خوراک می­گردید.آنها، هم چنین متحرک بودند و اقامتگاهاشان را براساس جائیکه در آن غذا {خوراک} فراوان­تر بود، جابجا می نمودند. رواج کشاورزی- در بسیاری از مناطق نه در همه جا- سکونتگاه­های دائمی را مطلوب ساخت. علاوه بر آن شهر با ایفای نقش خود به عنوان سکونتگاهی که در زیر ساخت آن سرمایه­های ثابت وجود داشت، این فرایندرا پذیرفت. این سرمایه­ها شامل: ساختمان­ها، شریان­های حمل­ونقل (مانند جاده­ها)، بناهای یادبود، انبارهایی برای ذخیره غلات، برج و بارو بودند.

2- همیشه شهرها آستانه معینی از اندازه (کل جمعیت) و تمرکز(تراکم) جمعیت را نشان داده­اند. اندازه­های مورد بحث نسبی هستند. بیشترین شهرهای اولیه 1000 یا 2000 نفر جمعیت را در خود جای داده بودند و سکونتگاه­های بیش­تر از 10000 نفر کمیاب بودند.اما با وجود این، علاوه بر اندازه مطلق گروه فشرده­ای از مردم در آنجا بودند که به عنوان یک واحد اجتماعی مجبور بودند با یکدیگر زندگی کنند، این واحد اجتماعی شهر را از مناطق پیرامونش مجزا می­نمود. (2-2).

3- شهرها جمعیتی داشت که مستقیماً به کار کشاورزی مشغول نبودند. در عوض، مردم شهر به تعدادی کشاورز که غذای ساکنان شهر را تأمین کنند، نیازمند بود. این امر خود سبب به وجود آمدن دو جریان گردیده بود. نخست، آنکه شهرها رابطه بسیار صمیمی و نزدیکی با حومه­ی اطراف خود برقرار کرده بودند، بطوریکه این ارتباط ساکنان شهر را قادر ساخته بود غذای مورد نیازشان را از پس کرانه شهر تأمین نمایند. دوم، آنکه شهر تشکیل شده بود از افرادی که به مشاغل گوناگونی می­پرداختند مانند صنعت­گران، کارگران، سربازان، کاهنان، و حاکمان. بعدها جمعیت شهری نیز با توجه به گروه­های قومی، نژادی و مذهبی متمایز گردید. درمقایسه با تعداد کشاورزان، این جمعیت شهری سهم ناچیزی داشت اما به شدت حائز اهمیت بود.
از کتاب : جغرافیایی شهری جلد 2 ترجمه دکتر حسین حاتمی نزاد و عبدالمطلب برات نیا
جهت خرید کتاب می توانید تماس بگیرید.
09151057423

 

Gideon sjoberg-[1]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 October 19 ، 18:45
امیر برات نیا


گزارش نیویورک تایمز از نقش بحران آب در ناآرامی‌های اخیر!

 

به دنبال اعتراضات اخیر تحلیل های مختلفی اعم از سیاسی و اقتصادی توسط صاحب نظران مختلف ارائه شده است اما بنا به باور اکثر این کارشناسان اعتراضات اخیر اولین جنبش هایی هستند که در آن ها نقش متغیرهای زیست محیطی  مثل کمبود آب بسیار مهم و تاثیر گذار است . بعد از گزارش نشریه آمریکن ساینتفیک که پیش تر در کانال قرارداده بودم امروز گزارش نیویورک تایمز را در این باره می خوانید:

 

🌑نیجریه، سوریه، سومالی، و حالا... ایران. در هر کدام از این کشورها، به طرق گوناگون، یک بحران آبی باعث برخی ناآرامی‌های داخلی، مهاجرت‌های بزرگ، شورش و حتی یک جنگ تمام عیار شده است.

 

🔵در دوران تغییرات اقلیم، تجربیات این کشورها درس‌های بزرگی برای دیگران به همراه داشته است. انجمن جهانی آب این ماه هشدار داده است بحران جهانی آب در حال اوج گرفتن است و «۳۳ کشور تا سال ۲۰۴۰ به شدت با کمبود آب مواجه خواهند شد».

 

🔵 کمبود آب جرقه‌ای بر اعتراضات است: عدم دسترسی به آب منبع اصلی ناآرامی‌ها در هند است.و این ناآرامی‌ها را گروه‌های تروریسیتی تشدید می‌کنند: گروه الشباب از خشکسالی در سومالی بهترین استفاده را کرد.

 

🔵کمبود آب می‌تواند عامل مهاجرت‌های بسیار از حاشیه شهرها و روستاها به شهرهای بزرگ باشد: در تمام مناطق خشک کشور ساحل، جوانان مجبور به مهاجرت شده‌اند.و در نهایت خشکسالی می‌تواند عامل قیام باشد: بوکوحرام در نیجریه، چاد و نیجر از این شکاف رخنه کرد. و ایران، آخرین مثال از این دست کشورهاست که بحران آب در طولانی مدت، نارضایتی‌ها را گسترش داده است. این امر ابتدا در شهرهای کوچک نمود یافته، شهرهایی که پیش از این هم جزو تفتیده‌ترین شهرهای جهان بوده‌اند.

کشاورزان تهی‌دست شده‌اند، و دریاچه‌ها تبدیل به کاسه‌های گرد و غبار. میلیون‌ها نفر در حال کوچ هستند و بی‌کاری عامل گسترش نارضایتی در میان جوانان شده است. و حالا با خشکسالی هم دست و پنجه نرم می‌کنند، خشکسالی که حداقل ۱۴ سال طول کشیده است.

 

🔵تغییرات اقلیم ایران را گرم‌تر و خشک‌تر می‌کند. عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی ایران، می‌گوید که بحران آب اگر به حال خود رها شود، ایران را نامساعد برای زندگی خواهد کرد به‌طوری که ۵۰ میلیون ایرانی باید این کشور را ترک کنند.

 

🔵آیا آب دلیل ناآرامی‌های اخیر ایران بود؟

 نه تماما. آب به تنهایی آتش اعتراضات را روشن نکرده است. اما دیوید میشل،‌ تحلیل‌گر مرکز سیمسون، کمبود آب را، چه به صورت قطع آب در شهرها و چه به صورت خشک شدن چاه‌های روستایی، و چه به صورت طوفان گرد و خاک برخاسته از دریاچه در حال خشک شدن ارومیه، یکی از عمده‌ترین نشانه‌های شکست دولت در ارائه خدمات اصلی به مردم می‌داند.

او می‌گوید «آب دولت‌ها را سرنگون نمی‌کند اما بخشی و در برخی شهرها، ‌بخش مهمی از بی‌تدبیری‌ها و ناامیدی‌هاست».او ادامه می‌دهد «مدیریت آب مهمترین چالش سیاسی دولت است».

 

🔵چطور وضع تا به این حد بد شد؟

همچون سایر کشورها، از هند گرفته تا سوریه، بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹، ایران تصمیم گرفت در تولید مواد غذایی به خودکفایی برسد. اما همانطور که کاوه مدنی، متخصص آب در ایران، می‌گوید معنی این خودکفایی این بود که دولت کشاورزان را تشویق به کاشت محصولات کشاورزی چون گندم در سراسر کشور کرد.

دولت به کشاورزان برق رایگان یا ارزان داد از طرفی گندم‌ها را به قیمت خوبی خرید، و این مشوقی شد برای کشت بیشتر و گندم بیشتر و استخراج بیشتر و بیشتر آب‌های زیرزمینی.

نتیجه چه شد: کلودیا صادوف، گردآوری کنند گزارش بحران آب در ایران برای بانک جهانی، می‌گوید «۲۵ درصد از کل آبی که از آب‌خوان‌های زیرزمینی، رودها و دریاچه‌ها برداشته شد از مقداری که بایستی جایگزین شود بیشتر شد».

 

🔵هم‌اکنون ایران سریع‌ترین میزان کاهش آب‌های زیرزمینی در دنیا را دارد و بر اساس محاسبات میشل ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور «تا ۵۰ سال آینده به طور کلی آب‌های زیرزمینی خود را از دست خواهند داد». در بخش‌هایی از کشور هم کاهش سطح آب‌های زیرزمینی باعث فرونشست زمین شده است.

 

🔵آب یک ابزار سیاسی است و سپاه سدهایی را در اقصی نقاط این سرزمین ساخت تا آب را به نقاط کلیدی و حساس برساند. در نتیجه بسیاری از دریاچه‌های ایران خشک شد. از آن جمله، دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه آب شور ایران، که حالا ۹۰ درصد اندازه خود را از دهه ۱۹۷۰، و انقلاب ایران، از دست داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 March 18 ، 11:04
امیر برات نیا

یه خیابون تو شهر ما هست که وقتی می ری داخلش به اینجا می رسی. بجایی که رو بروت دیواره، گردش به راست ممنوع است و گردش به چپ هم ممنوع است، در حقیقت بن بست زندگی است.


گاهی وقت ها در زندگی آدم به یک جای غریبی مثل اینجا می رسه نه می تونه به راست بره نه می تونه به چپ بره، روبرو هم دیواره، زندگی هم که متاسفانه دنده عقب نداره تنها فضای حرکتی موجود فاصله ما با دیواره.

تنها فضا و مکان و زمانی که در اختیار داریم، بهترین کار اینه که از همین فضای باقی مانده لذت ببریم و بپذیریم گاهی باید تسلیم محض خدا باشیم.

#امیربرات_نیا

۲۴بهمن۹۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 13 February 18 ، 11:32
امیر برات نیا

عبدالمطلب برات نیا
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی

انفجار جمعیت طی سال های 1355 تا 1375 ( افزایش از 35 به 70 میلون نفر) و رسیدن آن به مرز 80 میلون نفر در سال 1390 به همراه افت شدید بهره وری سرمایه، موجب فشار بیش از اندازه بر طبیعت شده است.

انباشت سرمایه با عملکرد بسیار ضعیف که خود را در پروژه های سرمایه گذاری زیاد ناتمام و نیمه کار، نشان می دهد به معنای افزایش مصرف بیش از اندازه منابع طبیعی،  و در نتیجه اتلاف آن است. همینطور انباشت ضعیف سرمایه به معنای ناتوانی نظام حکمرانی در پیشبرد سرمایه گذاری های با بهره وری بالا در حقظ محیط زیست و منابع طبیعی است. 

سیاست نادرست تامین مسکن شهری در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی که البته مبتنی بر آرمان ارزشمند فراگیر شدن مالکیت خانه بود ولی به روش بسیار نادرستی اجرا شد، چند پیامد زیست محیطی منفی داشت:

اول، موجب گسترش افقی کلان شهرها و در نتیجه تغییر کاربری زمین‌های شهری و تغییر اکوسیستم شد. 

دوم، موجب افزایش بیش از اندازه قیمت زمین در کلان شهرها و تبدیل مستغلات به موتور مکنده جذب سرمایه شد. سرمایه مستغلاتی تقویت شد و با تقویت و رشد خود به هر جایی که توانست دست اندازی کرد. برخی از نهادها با هدف تامین مسکن برای پرسنل خود یا مکان های تفریحی در جاهایی مانند شمال کشور، در دست اندازی به طبیعت و نابودی جنگل‌ها پیشقدم شدند و راه را برای سرمایه مستغلاتی فراهمتر کردند.

سوم، سیاست نادرست تامین مسکن شهری موجب کاهش طول عمر مسکن شده است. در نتیجه، خانه ها ویران و دوباره ساخته می شوند. صرف نظر از هزینه استهلاکی که این رویه ایجاد می کند، موجب افزایش بی رویه استفاده از آب و سایر منابع طبیعی و اتلاف آن شده است. بخش مسکن یکی از فعالیت های آب بر و منابع بر است.

علاوه بر انفجار  جمعیت و بهره‌وری پایین سرمایه و سیاست مسکن شهری نامناسب، سیاست های نادرست مرتبط با سد سازی ها از جمله تاسیس بیش از اندازه سد بر روی رودهای ورودی به دریاچه ها موجب کاهش سطح اب دریاچه ها شد.

سیاست نادرست انتقال آب از حوضچه‌های آبی چون زاینده رود به مناطق دیگری چون یزد موجب کاهش آب در پایین دست این حوضچه‌ها و حفر چاه‌های عمیق و کاهش آب های زیر زمینی شد. تصمیمات  غیر کارشناسی و کوته نگر‌ی چون صدور موجی مجوز حفر چاه عمیق، تاسیس سد بر روی بستر خاک شور در گتوند و نظایر آن  موجب تشدید مشکلات زیست محیطی شده است. چنین تصمیماتی مختص نظام تصمیم گیری و اجرایی کشور ماست.

بحران زیست محیطی ایران چه ابعادی دارد؟

 

 

کاهش میزان ذخایر آب زیر زمینی از 520 به 400 میلیراد متر مکعب و نشست خاک، کاهش مساحت جنگل‌ها از 18 به 12 میلیون هکنار، افزایش آلاینده ها از 25 میلیون تن در سال 1350 به 45 میلیون تن  در این سالها، و قرار گرفتن حدود 230 دشت از 610 دشت رسما شناسایی شده کشور در منطقه بحرانی شواهد بحران زیست محیطی در ایران است که به صورت ملموس‌تر و محسوس‌تر و عریان‌تر خود را در کاهش سطح آب دریاچه‌های ارومیه و بختگان و خشک شدن رودهایی چون زاینده‌رود نشان می‌دهد. چشم انداز زیست محیطی ما هم همانیست که ناسا اخیرا پیش بینی کرده است: اگر روند تخریب زیست محیطی به همین صورت ادامه پیدا کند، ایران در 30 سال آینده از سرزمینی نیمه خشک به سرزمینی تمام خشک مانند عربستان سعودی تبدیل خواهد شد.

نویسنده: علی دینی ترکمانی

📕 شکست نظام مند و بحران زیست محیطی ایران، مصاحبه با روزنامه شرق.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 January 18 ، 12:49
امیر برات نیا

عبدالمطلب برات نیا

کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی

 

چگونه می‌توان ثروتمند و فقیر بودن افراد را اندازه‌گیری کرد. شاخص شما در ارزیابی اینکه چه کسی ثروتمند و چه کسی فقیر است چیست؟ آیا کسی که دارای مال و اموال فراوان یا حساب بانکی بالایی است اما فرزندان و خانواده او نمی‌توانند از این ثروت بهره مناسبی برای بهبود سطح رفاهی خود ببرند، افراد و خانواده‌هایی ثروتمند تلقی می‌شوند؟ یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها در ارزیابی عملکرد مناسب یک سیستم اقتصادی، توانایی این سازوکار در توزیع درآمد به شکل مناسب بین افراد جامعه است. به دیگر بیان اگر ثروت کشور را همچون کیکی در نظر بگیرید، از دید اقتصادی بزرگ یا کوچک بودن کیک تنها بخشی از مسائل مهم است اما آنچه بیش از همه موضوعات مهم است، چگونگی توزیع این کیک بین مردم است. در اقتصادی که اکثر منابع و ثروت در انحصار قشر خاصی بوده و عموم مردم آن، در شرایط مالی نامناسب و روی خط فقر قرار دارند، حتی اگر بیشترین ثروت قابل تصور در آن باشد نمی‌توان گفت این کشور به لحاظ اقتصادی غنی است. غنی بودن در اقتصاد یعنی اینکه عموم مردم بتوانند برای رفع نیازهای خود به منابع مالی دسترسی داشته باشند.

 

نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور یک پارادوکس یا متناقض‌نما را در ذهن تداعی می‌کند. ایران جزو کشورهای ثروتمند از نظر منابع و ذخایر طبیعی به‌شمار می‌رود، کشور ما درحالی‌که حدود یک درصد از مساحت جهان را دارد، حدود هفت درصد ذخایر کشف شده دنیا از مواد معدنی، نفت و گاز را به خود اختصاص داده است. ایران جزو پانزده کشور برتر معدن‌خیز جهان نیز محسوب می‌شود. اما بررسی دقیق و موشکافانه در گرو نحوه توزیع یا تقسیم این درآمد بین افراد جامعه است. براساس آمار صندوق بین‌المللی پول، ایران بین سال‌های 2011 تا 2012 در رتبه هفتاد و سوم قدرت خرید سرانه قرار دارد. یعنی درحالی‌که جزو 20 کشور اول غنی جهان از نظر منابع طبیعی هستیم این ثروت نتوانسته قدرت خریدی بهتر از جایگاه هفتاد و سوم نصیب مردم کند. همچنین شاخص‌های توزیع درآمد مثل ضریب جینی، اتکینسون و تایل همگی موید این مطلب هستند که چرخ اقتصاد کشور در هدایت ثروت‌های موجود به سمت خانوارها همواره معیوب بوده است.

 

وجود منابع معدنی و موهبت خدادادی همواره به وسیله‌ای برای انجام سیاست‌های مصلحتی مسوولان تبدیل شده و در بیشتر مواقع به‌جای آن‌که موجب گسترش فضای کسب و کار و اشتغال جوانان شود، حتی در جهت عکس عمل کرده است. یکی از خطرات اصلی که در برخورداری از منابع خدادادی وجود دارد این موضوع است که درآمدهای کلان به‌دست آمده از این مجاری، تا حد زیادی قدرت مدیریت به هر فردی را می‌دهد خواه یک کارشناس مجرب باشد خواه یک فرد غیرکارشناس. کشوری ثروتمند است که همواره توانایی تولید کالا و خدمات متنوع و فروش آن به سایر کشورها را داشته باشد نه ایجاد شغل‌های کاذب در سازمان‌ها و ارائه حقوق و مزایای بالا به کارمندان به لطف برخورداری از درآمدهای نفتی و معدنی. نگاهی به وضعیت اقتصاد به‌خوبی گویای این مطلب است که در بیشتر نواحی کشور فرصت شغلی مناسبی برای جوانان وجود ندارد. امروزه توانایی ورود به ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی، بانک‌ها و شرکت‌های بیمه یک فرصت شغلی مناسب قلمداد می‌شود به همین دلیل است که اکثر نوابغ و سرمایه‌های انسانی ما در رشته‌های مختلف به‌خصوص علوم پایه و مهندسی راهی کشورهای دیگر می‌شوند؛ صادراتی به قیمت از دست دادن منابع ارزشمند در توسعه اقتصادی کشور.

 

یک کشور وقتی ثروتمند است که محصولات آن تقاضای جهانی داشته باشد. با فروش این محصولات جریان ارزی وارد چرخه اقتصادی کشور شده و منابع لازم برای توسعه آن در ابعاد گوناگون را فراهم می‌کند. حال شرایطی را در نظر بگیرید که در آن درآمدهای هنگفت نفتی در اختیار دولت قرار بگیرد در اینجا بیم این موضوع وجود دارد که این منابع در اثر اتخاذ سیاستی نادرست نتوانند نقشی مولد در اقتصاد کشور داشته باشند یا حجم زیادی از این منابع صرف حقوق و مزایا به سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی شود. بدون شک تقریبا تمامی کارشناسان اقتصادی کشور بر بهره‌وری پایین در سازمان‌های دولتی اتفاق نظر دارند،  بهره‌وری پایین موجب کاهش توان این سازمان‌ها در جذب نیروی کار جدید خواهد شد و بسیاری از منابع مالی را برای حفظ سطح اشتغال فعلی با خود از بین می‌برد. خروجی نهایی این موضوع هدایت منابع مالی به سمت گروهی از مردم و فقیر شدن بقیه گروه‌ها خواهد بود. علاوه بر این عدم توسعه یافتگی کشور، وضعیت اقتصادی و سیاسی ما در فضای بین‌المللی را نیز تضعیف می‌کند. تحت این شرایط یک چارچوب نادرست در طراحی اقتصاد کشور می‌تواند کشوری در اوج برخورداری از مواهب خدادادی را به کشوری با تعداد زیادی از افراد که درحال دست و پنجه نرم کردن با فقر هستند، تبدیل ‌کند.

نویسنده: صبا

چاپ شده در روزنامه دنیای اقتصاد؛ شماره 4221، شنبه 2 دی ماه 1396

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 21 January 18 ، 09:25
امیر برات نیا