امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکومت» ثبت شده است


 

‍ ‍ #ازتاریخ_بیاموزیم 
#کتاب_بخوانیم 


امروز بهترین روز سال بود. صبح برای نیایش به درگاه ذات هستی بخش بیدار شدم. برای نعمت های بی شماری که به من عطا شده است سپاسگزاری کردم. با چشمانم آسمان را نگاه کردم. نوشیدنی گرم در هوای سرد درست کردم. قلم و کاغذ برداشتم و وقایع روز گذشته را برای خودم نوشتم. رفتم سراغ کتاب از یک نویسنده مشهور ، یک رمان زیبا، الان نمی خواهم معرفیش کنم، تمام که شد بهتان می گویم.
وسط کتاب خواندن خوابیدم و سعی کردم چند کلمه که روحم را اذیت می کرد به فراموشی خواب بسپارم. ساعت ده و نیم لباس پوشیدم و به سمت تپه های همیشگی یا خلوتگاه من و طبیعت پناه آوردم.
در مسیر جایی ایستادم. پرنده ای در پشت سرم روی سنگی نشست و چند نت زیبا برایم خواند. نتوانستم بر نگردم و نگاهش نکنم. سیاه و سفید و کوچک بود. اسمش را نمی دانستم. ازش عکس یادگاری گرفتم. مثل دوستی که دیگر هرگز همدیگر را نخواهیم دید. پرواز کرد و رفت و من به سوی قله به راه افتادم. مجدد پرنده خاکی رنگی جلوتر روی سنگی نشست و چند نت خواند. ایستادم و تکان نخوردم تا بیشتر نگاهش کنم و کمی بیشتر بخواند. دیدم حوضچه آبی روی سنگ تشکیل شده و پرنده چند جرعه آب نوشید و رفت.
درمسیر امروز باز کتاب صوتی #هیتلر را گوش می کردم. اندیشه های آدمی که خودش گرفتار خودش بود و در بسیاری از امور شکست خورده بود، نه در درس موفق شده بود و نه در هنر، شخصیت کمرویی داشت که حتی قادر به فروش تابلوهای خودش نبود اما چون فکر می کرد چیزهایی یاد گرفت.
مثلا با خودش اندیشید که اگر جهان آدم ها صحنه نمایش باشد، صحنه آرایی توده های مردم تا چه حدی امکان پذیر است؟
چه کسانی مسئول این صحنه آرایی هستند؟
و من فکر می کنم چگونه صحنه های وقایع در دنیا و کشورما آراسته می شوند تا جور دیگری فکر کنیم نه آنگونه که حقیقت ماجرا بوده است.
او فکر می کرد همیشه در پشت پرده همه ان چیزهایی که نمود ظاهری دارند کسانی هستند که نخ عروسک ها دست آنهاست.
می اندیشید چگونه مخالفان را از سر راه بردارد و به این نتیجه رسید که دک و پز کسانی را که جرات مخالفت دارند را باید خرد کرد.
اشنایی با نحوه فکر کردن عوام راز موفقیت او بود.عوام فریبی راهکار بسیار جالب او بود. می دانست که  توده مردم اقا و ارباب خویش را بر خویش ترجیح می دهد.
شما نظرتان در این باره چیست؟ ایا خدا ما را آزاد نیافریده است و ایا در دین ما به ما نیاموخته اند که جز در پیشگاه خدا در مقابل احدی کرنش نکنیم؟
او با تروریسیم فکری اشنا شد و اندیشه های مخالف را به عقب راند. فهمید برای حکمرانی بر عوام باید آزادی های طبیعی را از آنها بگیرد. می دانست توده مردم جلوه بیرونی خشونت را می بیند و از ان تبعیت می کند.

اینها را امروز با جان و دل گوش کردم. نشستم روی قله کوه و به حاکمان سرزمین های گوناگون دنیا فکر کردم. دیدم من برای پیشرفت خودم بازهم باید کتاب بخوانم و حداقل عوام نباشم.
یادم امد در کشورم روزی حاکمی آموزش را رایگان کرد تا مردم باسواد شوند و این قانون برای ما ماند. هرچند بعدها ما برای بچه هایمان خودمان هزینه اش را پرداخت کردیم.
بگذریم با کتاب خواندن عوام نباشیم.
#امیربرات_نیا 
۱۱ بهمن ۱۳۹۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 31 January 20 ، 14:38
امیر برات نیا


امیر برات نیا

 فقدان حس تعلق خاطر به سرزمین سد راه حفاظت محیط زیست و توسعه کشور

 

این مطلب تلخیصی است از سخنان دکتر سریع القلم  استاد برجسته دانشگاه شهید بهشتی درباره موانع حفاظت از محیط زیست و رسیدن به توسعه پایدار که در  ششمین گردهمایی علمی دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست و با عنوان  «قراردادهای اجتماعی، توسعه یافتگی، محیط زیست»  ایراد شده است.

 

فکر ما فکر توسعه نیست. مگر می شود در جامعه ای در طول سال 22 هزار نفر در جاده ها کشته شوند و حکمرانان بی تفاوت باشد. مگر می شود جامعه ای ببیند شهروندانش در زیر کامیون ها در کشور ترکیه مخفی و وارد منطقه شنگن می شوند تا به زندگی بهتر برسند و کاری انجام ندهد. مگر می شود کشوری 609 دشت داشته باشد و 291 دشت آن با مشکل جدی آب رو به رو باشد و با آن به عنوان یک بحران ملی برخورد نکند. مگر امکان پذیر است که در کشوری به ازای هر شهروند در طول یک سال 53 تن خاک فرسایش پیدا کند و برای آن حکومت اهمیتی نداشته باشد. پس برای حکومت ما و مردم ما خیلی از مسائل مهم نیست.

 

توسعه یافتگی نه تنها اولین اولویت کشور ما نیست بلکه شاید اولویت 4 و 5 هم نباشد. در تمام جهان، توسعه و تولید ثروت ملی مساله اصلی است. باید بپرسیم مساله ی یک کشور ، سازمان ها، نهادها و احزاب ما چیست چون انرژی، منابع، وقت، مطالعات و .. به آن بخش معطوف خواهد شد.

 

در کشور ما هر دولتی که بر سر کار می آید قصد عوض کردن جهان بینی کشور را دارد و مسیر حرکت را تغییر می دهد. هر دولتی که بر سر کار آمده تلقی متفاوتی از جهان، اقتصاد، و حتی مجوز انتشار کتاب و ... داشته است و همچنان این موضوع در حال تغییر است.

 

وجود تمام این آسیب ها نشان از به اجماع نرسیدن در مسائل فکری کشور در سطح حکمرانی و جامعه است. فقدان تفکر جدی در خصوص تمام موضوعات محوری کشور و نرسیدن به یک چارچوب مشخص و سپس تعریف یک ساختار درست از دلایل اصلی چنین تمایزات فاحشی با کشورهای پیشرفته است. حتی در بسیاری از موضوعات اخلاقی در سایه عدم وجود قاعده، تزویر رشد می کند و راستگویی به خطر می افتد

 

 

برای آگاهی از خواست یک کشور برای توسعه یافتگی باید به سراغ حاکمیت آن رفت. باید دید افکار حاکمیت در مسیر توسعه هست یا نه؟ زیرا دستیابی به توسعه از طریق اعضای جامعه بسیار زمان بر است و ایجاد آگاهی و رسیدن به اجماع در جامعه ممکن است سالها و قرن ها طول بکشد اما اگر حاکمیتی بپذیرد که می خواهد توسعه یابد ممکن است در عرض 5 سال به این مهم دست یابد. کما اینکه این اتفاق در چین افتاده است. اگر حزب کمونیست چین تصمیم نگرفته بود چین توسعه پیدا کند امروز تعداد میلیاردرهای چین از آمریکا جلو نمی زد و امروز چین سه تریلیون و هفتصد میلیارد دلار ذخایر ارزی نداشت و این چیزی جز تصمیم حاکمیت نیست.

 

ما نمی توانیم هر شب در اخبار تلویزیون خود به مردم ایران بگوییم جهان در حال فروپاشی است. حرکت و واکنش بر پایه ی حدس و گمان درست نیست. آلمان یک کشور پیشرفته است و آنقدر پس انداز دارد که بحران های اتحادیه اروپا را حل خواهد کرد. کشورهای حوزه خلیج فارس و عربی دو تریلیون و هفتصد و شصت میلیارد دلار در ذخایر ارزی خود پول دارند و در سال حدود 400 میلیارد دلار سود ناشی از آنها را دریافت می کنند. زیرا این کشورها بر پایه اصولی مشخص و جهان شمول کشور خود را مدیریت و اداره می کنند. وضعیت انها آنگونه که ما فکر می کنیم نیست. تلقیات ما از امارات متحده عربی، عربستان و قطر بیشتر برپایه حدس و گمان است تا واقعیات دقیق. جهان در حال فروپاشی نیست. کل جهان را فساد در بر نگرفته است. حکمرانی که با آمار و ارقام کاری ندارد نمی تواند به خوبی حکمرانی کند. حکمران چه در مورد کشور خود و چه در مورد جهان باید دقیق صحبت کند تا بتواند دقیق هم تصمیم بگیرد.

 

 به عنوان کسی که فرصت های بسیاری برای دیدن 114 کشورهای مختلف و شرکت در بیش از 500 کنفرانس داشته ام به یک تفاوت جدی بین فرهنگ ایرانی و فرهنگ های دیگر پی برده ام. در مشاهده ی مقایسه ای خود، هر کجای دنیا که دیدم کشوری پیشرفت کرده و یا در حال پیشرفت است؛ علاقه ی شدیدی به خاک و وطن وجود دارد.

 

حس وابستگی به جامعه و همبستگی بین مردم می تواند اهرم توسعه شود و آن انرژی که باید چنین حسی را به وجود آورد حاکمیت ها هستند. اگر بخواهیم وارد پیش فکر شویم و بعد فکر کنیم و بعد به اجماع برسیم و بعد ساختار درست کنیم اول باید حس تعلق به این کشور را داشته باشیم.

منبع: سریع القلم






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 12 March 18 ، 10:59
امیر برات نیا