امیر برات نیا

سایت شخصی

امیر برات نیا

سایت شخصی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یادداشتی بر فیلم» ثبت شده است

 

#یادداشتی_بر_فیلم

#شعله_ور

ساخته: #حمید_نعمت_الله

 

🔸امروز کارهای برنامه ریزی شده صبحم ساعت دوازده تمام شد. برای خودم میز چیدم. تخمه کدو، تخمه خربزه هایی که تابستان پارسال خورده بودیم، عناب و تخمه هندوانه. چای شهرزاد خوش رنگ هم دم کردم و نشستم به تماشای #فیلم شعله ور.

 

🔸از کارگردان فیلم هیچ فیلمی تا امروز ندیده بودم حتی سریالی را هم که برای سیما ساخته بود را ندیده بودم. تنها علت انتخاب فیلم این بود که امین حیایی برای بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفته بود.

 

🔸از فیلم خوشم آمد. چند دلیل دارد. اول اینکه لوکشین فیلم تهران و شمال نبود. منطقه جدید و بکری بود که کم تر فیلم سازها آنجا را انتخاب می کنند. سیستان و بلوچستان. دوم داستان در بطن جامعه و اقشار معمولی جامعه روایت می شود. و سومین دلیل پرداختن به درون آدم ها و کنکاش درونی آدم هاست. حس نفرت، حسادت و کینه در مقابل شجاعت، مهربانی و صداقت.

 

🔸داستان فیلم در ابتدا چندان گیرا نیست مردی شکست خورده و زخم خورده از جامعه و زندگی که در هزار توی زندگی گیر کرده است. کارگردان با انتخاب #سفر قهرمان فیلم را وا می دارد که هم از بیرون و هم در درون سفر کند، البته سفر درونی قهرمان بیشتر است و سفر بیرونی چندان در انقلاب و انکشاف خودش تاثیر گذار نیست. اما موسیقی و جلوه های خاص زندگی مردم سیستان زیبایی های خاصی در فیلم ایجاد می کند،

 

🔸جایی خواندم که حسادت عامل همه گناهان است و این فیلم هم به این موضوع می پردازد.آنچه پس از پایان فیلم در ذهنم باقی ماند چند نکته است که با شما به اشتراک می گذارم.

 

اگر می خواهید یک #فیلم#ایرانی کمی متفاوت با سایر فیلم های ایرانی ببینید حتمان فیلم را تماشا کنید.

 

🔸آدمی همیشه یک من بیرونی دارد و یک من درونی. این من بیرونی برای دیگران زندگی می کند و من درونی برای خودش. این من درونی محرک همه تلاش و کوشش های پیدا و پنهان آدمی است. منولوگ هایی که آدمی در تمامی لحظه ها با خودش دارد بسیار مهم است. عده کمی می توانند این گفتگوهای درونی خویش را بازگو کنند و یا بنویسند. باید آگاه باشیم که گاهی اگر بیش از حد در این من درونی غرق شویم ممکن است راه بخطا برویم. برای همین در عصر کنونی و در اعصار گذشته هر آدمی نیاز به استاد داشته و دارد تا اندیشه هایش را بازگو کند تا راه را درست برود.

 

🔸پدر بودن و پدر خوب بودن هنری است که جلوه اش در فرزندان دیده می شود. فرزند جزوی از جان و روح آدمی هستند، تلاش برای اینکه او به ما بچسبد و مثل ما شود هم ما را دچار خطا می کند و هم از خودشکوفایی او ممانعت می نماید. فرزندان را باید پرواز کردن بیاموزیم و در وقتش آنها را در آسمان زندگی رها کنیم و آرام و مطمئن پروازشان را به تماشا بنشینیم.و هیچ لذتی بالاتر از پرواز فرزندان نیست.

 

زن ها انسان های سازنده و پرانرژی و محرک زندگی هستند، در برخورد با زنی که می خواهیم برای ما بماند دلمان را باید صادقانه با او قسمت کنیم و حضورش را در زندگی و همراهی عزیز بداریم. زیباترین صحنه فیلم زمانی بود که مرد فرستاده شده از سوی وحیده به قهرمان فیلم گفت: وحیده گفته دیگه زنگ نزن.

 

🔸نکته آخر: صفت حسادت از جمله بدی های اخلاق فردی است که هم فرد را از درون می کشد و آسایش درونی او را برهم می زند و هم در بیرون باعث انجام اعمالی می گردد که از یک انسان عادی خارج است.

🔸وباز باید گفت: عشق را در چشمان یار باید جست چون نیاز به هیچ واژه و تفسیری نیست، آیینه ایست زلال برای رسیدن به عمق جان.

 

#امیربرات_نیا

۱۰ فروردین۹۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 31 March 20 ، 10:38
امیر برات نیا

#نجات_لنینگراد

ساخته: #آلکسی_کزلوف

محصول ۲۰۱۹ روسیه.

 

امروز به غروب سی و پنجمین روز قرنطینه خانگی نزدیک می شویم. تجربیات جدیدی را در دفتر خاطرات زندگی مان ثبت می کنیم. در این خلوت ناخواسته باید عشق و امید به زندگی را سالم و زنده نگه داریم. شاید فرصت دوباره ای برای #زندگی بیابیم.

 

روزهای من این روزها شامل؛ ترجمه، تایپ، تماشای یک فیلم سینمایی، نوشتن یادداشت های شخصی، گفتگو با اعضای خانواده، گوش کردن اخبار در هر ۲۴ ساعت یک نوبت، وبگردی و به اشتراک گذاشتن یادداشت ها در رسانه های اجتماعی و گاهی گفتگو با دوستان در نت است،

 

امروز وقتم را به تماشای یک فیلم درام جنگی سپری کردم. «نجات لنینگراد» Saving Leningrad . فیلم درباره وقایع حقیقی زندگی در خلال جنگ جهانی دوم است زمانی که شهر لنینگراد به محاصره نازی ها در آمده و منابع حیاتی شهر رو به پایان است.

 

دولت تصمیم می گیرد #شهر را تخلیه کند تا بتواند جان #شهروندان را نجات دهد. شهر و مردم به شدت #بمباران شده اند. #ارتش برای اینکه موقعیت فرار برای مردم شهر ایجاد کند پیاده نظام را به جنگ رودر رو با #نازی ها می فرستد.

 

#فیلم در غالب یک داستان #عاشقانه روایت می شود جایی که پسری به نام کاستیا فرزند فرمانده عالی رتبه عاشق دختری می شود به نام ناستیا. کاستیا تلاش می کند هرجور شده دختر را نجات دهد. روایت از زبان پیرزنی«ناستیا» بیان می شود که هشتاد سال بعد از حادثه داستان را برای خانواده اش بیان می کند.

 

فیلم از نظر ساخت و بازی، #موسیقی و جلوه های ویژه و جلوه های جنگی زیبا و دوست داشتنی است اما بخاطر اینکه به سبوعیت #جنگ و #خشونت ناشی از جنگ می پردازد بسیار رقت انگیز و تامل برانگیز است. صحنه هایی که شاید به حقیقت جنگ ۹۹٪ نزدیک باشد. گویی شما در صحنه جنگ هستید. دیدن صحنه های درگیری و قتل و کشتار دردناک است اما حقیقتی بوده که رخ داده و جهان شاهد آن بوده است.

 

 

برای نسل من دیدن #فیلم_جنگی یک عادت شده چون همه دوران کودکی و نوجوانی ما در جنگ گذشت و دوره جوانی ما در عواقب ناشی از جنگ. چهار ده کامل فیلم جنگی تماشا کرده ایم یا بهتر است بگویم سیاستمدران فرهنگی فیلم های جنگی را به خوردمان داده اند. در نبود کالاهای فرهنگی و در قحطی رسانه های تصویری دیگر .

 

در تمام این فیلم ها شاهد جنگ بوده ایم، جنبه های گوناگون جنگ را در فیلم های مختلف دیده ایم. مخصوصا فیلم های جنگی جنگ جهانی دوم که همیشه یک طرف جنگ آلمانی ها بودند. اما این فیلم جنگی که به جنگ جهانی دوم می پردازد با سایر فیلم ها یک تفاوت اساسی دارد. جنگ جهانی دوم از نگاه روس ها روایت می شود. کشوری که در این جنگ میلیون ها نفر را از دست داد. و بسیاری از اجساد جوانان شان در کشورهای دیگر باقی ماند.

 

آنچه در پایان فیلم در ذهن و جان آدم باقی می ماند و ما می توانیم به فرزندان سرزمین مان یاد بدهیم این است که هیچگاه جنگ طلب نباشند. یادشان باشد جنگ هیچ پیروزی ندارد. همه شرکت کنندگان در جنگ بازنده اند، حتی اگر پیروز شوند. روح زندگی در خلال جنگ کشته می شود و تا نسل های بعد باقی می ماند.

 

باز می شود به خودمان یادآوری کنیم که #عشق نه زمان می شناسد نه مکان و نه نژاد و #ملیت. عشق خودش می آید آهسته و آرام و در جان رخنه می کند و شرایط سخت زندگی را برایمان آسان می کند.

 

نکته مهم و قابل توجه و برجسته در فیلم اشتباهات فرماندهان در جنگ است و یا حتی در ایام غیر جنگ. اگر فرمانده میدانی شدید یادتان باشد تصمیم اشتباه شما منجر به عواقب ناگواری خواهد شد. در جنگ  بسیاری از تلفات انسانی ما ناشی از همین تصمیم های اشتباه است.

دوست عزیزی همیشه می گوید :«نا آگاهی مدیران»  و من اینجا می نویسم نا آگاهی فرماندهان منجر به عواقب وخیم می شود. مثلا در یک اپیدمی اگر در نخستین ساعت یک شهر قرنطینه می شد شاید امروز ۵۰۰ شهر لازم نبود در قرنطینه باشند. شاید ... .

فیلم را حتمان ببینید.

 

#امیربرات_نیا

۹فروردین۹۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 31 March 20 ، 10:34
امیر برات نیا