🔸مکان جدایی صفحات قاره اروپا و آمریکا
🔵 آب آنقدر تمیز است که عمق بینایی 100 متر و دمای آب در طول سال 2 تا 4 درجه میباشد
🔹این دو قاره در هر سال 2 سانتیمتر از هم دور می شوند
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 1 ثانیه
🔸مکان جدایی صفحات قاره اروپا و آمریکا
🔵 آب آنقدر تمیز است که عمق بینایی 100 متر و دمای آب در طول سال 2 تا 4 درجه میباشد
🔹این دو قاره در هر سال 2 سانتیمتر از هم دور می شوند
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 1 ثانیه
عبدالمطلب برات نیا
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی
⏪ انفجار جمعیت طی سال های 1355 تا 1375 ( افزایش از 35 به 70 میلون نفر) و رسیدن آن به مرز 80 میلون نفر در سال 1390 به همراه افت شدید بهره وری سرمایه، موجب فشار بیش از اندازه بر طبیعت شده است.
⏪ انباشت سرمایه با عملکرد بسیار ضعیف که خود را در پروژه های سرمایه گذاری زیاد ناتمام و نیمه کار، نشان می دهد به معنای افزایش مصرف بیش از اندازه منابع طبیعی، و در نتیجه اتلاف آن است. همینطور انباشت ضعیف سرمایه به معنای ناتوانی نظام حکمرانی در پیشبرد سرمایه گذاری های با بهره وری بالا در حقظ محیط زیست و منابع طبیعی است.
⏪ سیاست نادرست تامین مسکن شهری در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی که البته مبتنی بر آرمان ارزشمند فراگیر شدن مالکیت خانه بود ولی به روش بسیار نادرستی اجرا شد، چند پیامد زیست محیطی منفی داشت:
⏪ اول، موجب گسترش افقی کلان شهرها و در نتیجه تغییر کاربری زمینهای شهری و تغییر اکوسیستم شد.
⏪ دوم، موجب افزایش بیش از اندازه قیمت زمین در کلان شهرها و تبدیل مستغلات به موتور مکنده جذب سرمایه شد. سرمایه مستغلاتی تقویت شد و با تقویت و رشد خود به هر جایی که توانست دست اندازی کرد. برخی از نهادها با هدف تامین مسکن برای پرسنل خود یا مکان های تفریحی در جاهایی مانند شمال کشور، در دست اندازی به طبیعت و نابودی جنگلها پیشقدم شدند و راه را برای سرمایه مستغلاتی فراهمتر کردند.
⏪ سوم، سیاست نادرست تامین مسکن شهری موجب کاهش طول عمر مسکن شده است. در نتیجه، خانه ها ویران و دوباره ساخته می شوند. صرف نظر از هزینه استهلاکی که این رویه ایجاد می کند، موجب افزایش بی رویه استفاده از آب و سایر منابع طبیعی و اتلاف آن شده است. بخش مسکن یکی از فعالیت های آب بر و منابع بر است.
⏪ علاوه بر انفجار جمعیت و بهرهوری پایین سرمایه و سیاست مسکن شهری نامناسب، سیاست های نادرست مرتبط با سد سازی ها از جمله تاسیس بیش از اندازه سد بر روی رودهای ورودی به دریاچه ها موجب کاهش سطح اب دریاچه ها شد.
⏪ سیاست نادرست انتقال آب از حوضچههای آبی چون زاینده رود به مناطق دیگری چون یزد موجب کاهش آب در پایین دست این حوضچهها و حفر چاههای عمیق و کاهش آب های زیر زمینی شد. تصمیمات غیر کارشناسی و کوته نگری چون صدور موجی مجوز حفر چاه عمیق، تاسیس سد بر روی بستر خاک شور در گتوند و نظایر آن موجب تشدید مشکلات زیست محیطی شده است. چنین تصمیماتی مختص نظام تصمیم گیری و اجرایی کشور ماست.
✔️ بحران زیست محیطی ایران چه ابعادی دارد؟
کاهش میزان ذخایر آب زیر زمینی از 520 به 400 میلیراد متر مکعب و نشست خاک، کاهش مساحت جنگلها از 18 به 12 میلیون هکنار، افزایش آلاینده ها از 25 میلیون تن در سال 1350 به 45 میلیون تن در این سالها، و قرار گرفتن حدود 230 دشت از 610 دشت رسما شناسایی شده کشور در منطقه بحرانی شواهد بحران زیست محیطی در ایران است که به صورت ملموستر و محسوستر و عریانتر خود را در کاهش سطح آب دریاچههای ارومیه و بختگان و خشک شدن رودهایی چون زایندهرود نشان میدهد. چشم انداز زیست محیطی ما هم همانیست که ناسا اخیرا پیش بینی کرده است: اگر روند تخریب زیست محیطی به همین صورت ادامه پیدا کند، ایران در 30 سال آینده از سرزمینی نیمه خشک به سرزمینی تمام خشک مانند عربستان سعودی تبدیل خواهد شد.
نویسنده: علی دینی ترکمانی
📕 شکست نظام مند و بحران زیست محیطی ایران، مصاحبه با روزنامه شرق.
عبدالمطلب برات نیا
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی
☁️ کاهش بارندگی در ایران بازار شایعات و اظهار نظرات مختلف را داغ کرده است. یک ماه از زمستان میگذرد، اما آنطور که باید و شاید در ایران باران نبارید و همین مساله باعث شده از طرف شایعاتی درباره چرایی نباریدن باران به گوش برسد و از طرف دیگر شاهد انجام اظهار نظراتی درباره بارور کردن ابرها به عنوان روشی که میتواند منجر به باراندن ابرها شود، باشیم.
🌩 در این باره یادآوری چند نکته ضروری به نظر میرسد. در برخی شبکههای اجتماعی این شایعه دست به دست میچرخد که دلیل باران نباریدن انتشار پارازیتهاست که منجر به عقیم شدن ابرها شده است. باید عنوان کرد که شاهد علمی برای این ادعا وجود ندارد. پارازیتها مضر برای انسان و تاثیرگذار روی زنان باردار، جنین و افراد بیمار هستند و میتوانند تبعات جبرانناپذیری داشته باشند.
☁️ با وجود این، اثبات نشده که پارازیتها میتوانند بر ابرها و عدم بارندگی موثر باشند، چون بارندگی مکانیزم خاص خود را دارد، چنانچه ابرها را میتوان بارور کرد، اما نمیتوان عقیم ساخت. هواپیماهایی که ویژه این کار هستند با پاشیدن پودرهایی نظیر نیترات نقره دمای ابرها را پایین میآورند و ابرها را میبارانند. این کار در کشورهای دیگر انجام شده، اما در ایران چنین اتفاقی نیفتاده است و اساسا این فناوری گرانی است.
🌧 ادعاهایی مبنی بر این وجود دارد که ایرانیان توانستهاند ابرها را بارور کنند، اما بررسیهای من نشان میدهد این اتفاق در سطحی نیفتاده که قابل توجه و تامل باشد و اگر باروری ابرها نیز اتفاق افتاده باشد در سطحی کم و به صورت آزمایشگاهی بوده است.
🌧 این موضوع را من زمانی که مشاور خانم معصومه ابتکار در سازمان حفاظت محیط زیست بودم نیز مطرح کردم، اما برخی مسئولان باز ادعا کردند که آنها این کار را کردهاند و اطلاعاتی هم دادند که البته مستند و درست نبود. زمانی میتوانیم ادعا کنیم به فناوری بارور کردن ابرها رسیدهایم که بتوانیم دقیقا مشخص کنیم در فلان زمان و در فلان نقطه با بارور کردن ابرها باران باراندهایم. این اتفاق نیفتاده و شاید در حد آزمایشگاهی که تاثیر بر بارندگی نداشته است موفق به این کار شدهایم.
☁️ بحث عقیم شدن ابرها با انتشار پارازیت پایه و اساس علمی ندارد و بحث بارور کردن ابرها نیز در حد آزمایشگاهی است. ما همچنان با بحران کم آبی و خشکسالی مواجه هستیم و برای حل آن نیازمند فرهنگسازی و اصلاح الگوی مصرف آبیم وگرنه با چالش بزرگی رو بهرو خواهیم بود./روزنامه آرمان
منبع: ✍️ اسماعیل کهرم
عبدالمطلب برات نیا
ممکن است خواننده بپرسد
که زمینشناسی به عنوان یکی از علوم پایه، چه ربطی به مسائل اقتصادی، سیاسی و
اجتماعی دارد؟ اگر به کشوری که در آن زندگی کرده و میکنیم، به منابع و ارزشهای
مصرفی و مخاطراتش بیاندیشیم، خواهیم دید که زمینشناسی میتواند نقطه مشترک بخش
بزرگی از مسائل و نیازمندیهای زندگی اکثر ما باشد:
1- اگر
بر اساس وضعیت زمینساخت، خانه و شهرسازی داشته باشیم، از میزان خسارت جانی و
مالی به هنگام بروز زمینلرزهها کاسته میشود.
2- برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی در تهران باعث شده
است که میزان نشست زمین در طی چند دهه اخیر به شدت افزایش یابد و صدها فروچاله بهوجود
آید. از سوی دیگر، همین مسئله عامل مهم سستی بیشتر بسیاری از برجها و سازههای
بلندمرتبه خواهد بود و به هنگام بروز زمینلرزه، میزان خسارت به شدت افزایش خواهد
یافت.
3- اگر برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی و پهنههای
آبرفتی از حد بگذرد، دشتهای کشور، تبدیل به بیابان خواهند شد و امکان زراعت و
تولید غذا به طور کامل از میان خواهد رفت.
4- کاهش رطوبت سطح خاک و خشک شدن تالابها، باعث خواهد شد
تا میزان چسبندهگی کانیهای رسی و نمکها و دیگر رسوبهای ریزدانه به حداقل برسد
وبا اندک بادی، شاهد هجوم ریزگردها به شهرهای بزرگی چون تبریز، اهواز، قم، سمنان،
تهران خواهیم بود.
5- ساخت سدهایی روی رودخانههای کرخه و کارون و کُر باعث خشک
شدن تدریجی تالابهای وسیعی شد که امروز تبدیل به پهنههایی برای تولید ریزگرد شدهاند.
6- ساخت بیش از ۷۰
سد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، ضمن خشاکاندن بخش بزرگی از این دریاچه، به خاطر
نمک موجود در رسوبات بر جای مانده و سموم دفع آفات و فاضلابهای شیمیایی و صنعتی
خشک شده، سلامت بیش از ۱۰ میلیون ایرانی را به خطر
انداخته است.
7- قطع درختان در مناطق کوهستانی زاگرس سبب میشود که
فرسایش خاک بتدریج افزایش یابد و حجم آب ذخیره شده در کوهپایهها به حداقل برسد و
نهایتاً غذای کمتری برای دام عشایر در دسترس باشد.
8- نمک موجود در سازند گچساران در نزدیکی محل جانمایی سد
گتوند باعث شد که بعد از آبگیری، کارون به شدت شور شود. در حال حاضر، میلیونها
تن آب نمک با غلظتی چند برابر آب خلیج فارس در پشت سد گتوند ذخیره شده که در صورت
رها شدن میتواند باعث خشک شدن بخش عمدهای از زمینهای زراعی خوزستان شود.
9- انتقال آب و ساخت سازههای آبی در چهار محال و بختیاری
به خشک شدن هزاران چشمه جوشان این استان انجامیده و مهاجرت کشاورزان و روستاییان
افزایش قابل توجهی یافته
آیا نسبت به نادیده گرفتن
این واقعیتها، احساس نگرانی نمیکنیم؟
آیا هیچکدام از دولتهای
سازندگی، اصلاحات، مهرورز و تدبیر و امید، با توجه به شرایط زمینساختاری تهران و
شهرهای بزرگ کشور، نسبت به جان و مال شهروندان، مسئولانه عمل کردهاند و آیا
توانستهاند از نگرانیهای مردم بکاهند؟ چرا مدیریت جامعه به چنین مواردی توجه نمینمایند؟
آیا میدانید بیش از ۸۰٪
منابع آب زیرزمینی کشور به خاطر سیاستهای بد در زمینه تولید غذا و بیتوجهی به
میزان مصرف آب از بین رفته است؟
سال گذشته تعدادی از ساکنان
استان چهار محال و بختیاری در درگیریهای مختلف، جان خود را از دست دادند. علت،
چیزی جز از بین رفتن منابع آب نبود. ساخت سد کارون ۳ چه بلایی در دهه ۸۰ بر سر کار و زندگی بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم منطقه (ایذه) آورد، و بدتر آنکه گروه قابل ملاحظهای
از مردم ایذه، بعد از احداث سد، نه آبی برای نوشیدن دارند و نه کاری برای گذران زندگی
خود و خانوادهشان.
در نظر بگیرید پیشبینی
کارشناسان مدیریت منابع آبهای زیرزمینی و آبخوانهای کشور را که از سه دهه پیش به
مقامهای ارشد ایران در مورد آینده تاریک کشور در صورت تداوم برداشت بیرویه از
آبخوانها بدون تغذیه مجدد آب در آنها، هشدار دادهاند، اما گوش کسی بدهکار نبوده
است.
اگرعلوم پایه و کاربردی
مورد توجه دقیق مدیران قرار بگیرند، شرایط بهتری برای زندگی شهروندان فراهم خواهد
شد. اما در بین حاکمان علوم پایه کاربردی ندارد!!
منبع: گروه جغرافیدانان ایران
گاهی می شود پشت این پنجره نشست.
آسمان را با وسعت بی کرانش تماشا کرد
و به تفکر پرداخت.
تا پخته شویم در خامی
تا بدانیم زندگی می گذرد
و هر لحظه اش رقص ابر است در باد
یا که عبور پرنده ای از جلوی چشمان مان.
گاهی باید دانست آدمی در تفکرات خویش غرق می شود
اما به یک آگاهی دست می باید
که دیروز گذشته است
و فردا نیامده
تازه اگر بیاید هم باز نانوشته است و نادیده
فقط حال و این لحظه در اختیار ما ست.
لذت لحظه حال هم به این است
که یا با یار باشی
یا لحظه های خوش بودن را مرور کنی
و یا برنامه ای برای بودن
با او بریزی.
پشت این پنجره در تاریک روشن هوا
می شود در عالم خیال
به هر کجا که دوست داشته باشی بروی
به در خانه دوست
یا به طواف کعبه دل
یا به مناجات درختان در سحرگاه نیاز
و با خود در این طواف
آرام و آهسته و پیوسته
زمزمه کنی
«من تو را دوست دارم »
من به تو می اندیشم
ای همه مستی
ای همه هستی
ای همه عشق
ای همه سر مستی
#امیربرات_نیا
۲۴دی۹۶